ات : دختر یونگی ۱۶ ساله
ات : دختر یونگی ۱۶ ساله
سایون: پسر یونگی ۱۶ ساله
یونا: زن یونگی
(دوستان این فیک هست و واقعیت نداره و از ذهن منه و اخلاق شوگا به شدت خوبه)
ات : ی روز مزخرف دیگه دوباره دعوا های بی دلیل
ات ویو : اومدم داخل آشپز خونه که صبحانه بخورم و برم مدرسه مثل همیشه سلام کردم به همه و فقط مامانم جواب سلامم رو داد:) خب راستش من با برادرم زیاد خوب نیستم چون اون لوسه بنظرم و اینکه فکر میکنه من لیاقتش رو ندارم
سایون: بابا من امروز با دوستام میخام برم بیرون پول میخام..
شوگا: هوم باشه چقد میخای؟
سایون: 1 میلیون وون
شوگا: باشه
یونا: شوگا بنظرت زیاد نیست؟
شوگا: خب پسرم میخاد بره بیرون..... بقیش هم مال خودش
ات ویو
چ جالب:) به من حتی پول تو جیبی نمیده ایشش
شوگا: ات امروز تو راهت خرید کن
ات: ام نمیای دنبالم؟
شوگا: نه (سرد)
یونا: شوگاااااا؟؟؟؟؟چرااا؟
شوگا: میخام با پسرم تنها باشم و با هم آهنگ بخونیم و خوراکی بخوریم مشکلیه؟
یونا ویو
تا اومدم حرف بزنم ات بلند گفت
ات : مشکلی نیست پیاده میرم ( تقریبا بلند)
سایون: اگه مشکلی هم بود مهم نبود..... ( سرد حالت طعنه)
خوبه؟ ادامه بدم؟
سایون: پسر یونگی ۱۶ ساله
یونا: زن یونگی
(دوستان این فیک هست و واقعیت نداره و از ذهن منه و اخلاق شوگا به شدت خوبه)
ات : ی روز مزخرف دیگه دوباره دعوا های بی دلیل
ات ویو : اومدم داخل آشپز خونه که صبحانه بخورم و برم مدرسه مثل همیشه سلام کردم به همه و فقط مامانم جواب سلامم رو داد:) خب راستش من با برادرم زیاد خوب نیستم چون اون لوسه بنظرم و اینکه فکر میکنه من لیاقتش رو ندارم
سایون: بابا من امروز با دوستام میخام برم بیرون پول میخام..
شوگا: هوم باشه چقد میخای؟
سایون: 1 میلیون وون
شوگا: باشه
یونا: شوگا بنظرت زیاد نیست؟
شوگا: خب پسرم میخاد بره بیرون..... بقیش هم مال خودش
ات ویو
چ جالب:) به من حتی پول تو جیبی نمیده ایشش
شوگا: ات امروز تو راهت خرید کن
ات: ام نمیای دنبالم؟
شوگا: نه (سرد)
یونا: شوگاااااا؟؟؟؟؟چرااا؟
شوگا: میخام با پسرم تنها باشم و با هم آهنگ بخونیم و خوراکی بخوریم مشکلیه؟
یونا ویو
تا اومدم حرف بزنم ات بلند گفت
ات : مشکلی نیست پیاده میرم ( تقریبا بلند)
سایون: اگه مشکلی هم بود مهم نبود..... ( سرد حالت طعنه)
خوبه؟ ادامه بدم؟
۱۱.۰k
۲۲ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.