فیک درد عشق
فیک درد عشق
پارت هشتاد و پنج
(دوستان ببخشید این چند روز نبودم فردا امتحان علوم داشتم اونم از هفت فصل یعنی قشنگ پاره شدم اینقدر که زیاده ولی خب این هفته به جز علوم ۳ تا امتحان دیگه دارم و فقط میتونم روزی یه پارت اپلود کنم ممنونم که درک میکنید♥️🙏)
جونگ کوک ویو
کل بوسان رو زیر و رو کردم ولی نبود
اون یونای هر..زه اب شده بود و رفته بود توی زمین
اون عوضی یعنی کجاس؟
نکنه بلایی سر پسرم اورده باشه؟
اخه عوضی چیکار به پسر من داری؟
سریع گوشیم رو ورداشتم و به یونگی زنگ زدم
• سلام خوبی چه خبر از یونا
+ نیست
• یعنی چی؟
+ میگم نیست میفهمی؟(عربده)
• باشه اروم باش پیداش میکنیم
+ یونگی اگر ا/ت بفهمه یونا غیب شده که نابود میشه
اگر بفهمه جونگ سو رو نتونستم پیدا بکنم که خورد میشه
• باشه حالا تو نگران نباش من میگم یونا رو پیدا بکنن تو هم یه چند تا جا که فکر میکنی امکانش هست که اونجا باشه رو بگرد
مطمئنم که پیداش میکنیم
+ باشه
راستی چیزی درمورد ا/ت گیرت اومد؟
• راستش هزارتا خونه وجود داره که ۴ ساعت با سئول فاصله داشته باشه ولی حالا سعی خودم رو میکنم
+ ممنون
• این چه حرفیه؟
ا/ت مثل خواهر منه
بعد از قطع کردن گوشی به سمت عمارت پدری تهیونگ رفتم
همین که رسیدم بادیگارد با دیدن من در ورودی رو قفل کرد
اخی عزیزم بیچاره خبر نداره که من تنها نیستم
قبل از بسته شدن در دونه دونه افرادم وارد حیاط عمارت شدن
نگهبانا سریع به سمت جیب کت شون رفتن تا تفنگاشون رو در بیارن ولی قبل از اینکه بتونن تفنگشون رو حتی لمس بکنن دونه دونه پخش زمین شدن
با لبخند به چمن های حیاط که دیگه سبز نبودن خیره شدم
خیلی ریلکس به سمت داخل رفتم
صدای جیغ خدمتکار ها داشت اعصابم رو داغون میکرد
+ تمامیه خدمتکارها رو بکشید
به هیچکدوم رحم نکنید
... چشم قربان
بعد از چند دیقه صدای جیغ خدمتکار ها قطع شد
با اخم رفتم سمت زیر زمین
مطمئنم اونجا قایم شدن
همین که رسیدم به در
با تفنگم یه خشاب کامل رو داخلش خالی کردم
همین کار باعث شد که نتونن خودشون رو کنترل بکنن و صدا شون دربیاد
صدای جیغ و گریه شون اونقدر دلنشین بود که نگم
با لگد در رو باز کردم
هر کدوم یه گوشه پناه گرفته بودن
یکی کنار میز یکی کنار صندلی
+ چیه ترسیدید؟
ق ق قربان تروخدا با ما کاری نداشته باشید
+ بی شرف پسرت خانوادم رو نابود کرد اونوقت میگی باهات کاری نداشته باشم؟
قربان گناهه ما چیه؟
+ گناهه تو اینه که یه حرومزاده ی اصیل رو به وجود اوردی
اگر اون شب برای خوشگذرونی با زنت نمی خوابیدی الان من باهات کاری نداشتم
پارت هشتاد و پنج
(دوستان ببخشید این چند روز نبودم فردا امتحان علوم داشتم اونم از هفت فصل یعنی قشنگ پاره شدم اینقدر که زیاده ولی خب این هفته به جز علوم ۳ تا امتحان دیگه دارم و فقط میتونم روزی یه پارت اپلود کنم ممنونم که درک میکنید♥️🙏)
جونگ کوک ویو
کل بوسان رو زیر و رو کردم ولی نبود
اون یونای هر..زه اب شده بود و رفته بود توی زمین
اون عوضی یعنی کجاس؟
نکنه بلایی سر پسرم اورده باشه؟
اخه عوضی چیکار به پسر من داری؟
سریع گوشیم رو ورداشتم و به یونگی زنگ زدم
• سلام خوبی چه خبر از یونا
+ نیست
• یعنی چی؟
+ میگم نیست میفهمی؟(عربده)
• باشه اروم باش پیداش میکنیم
+ یونگی اگر ا/ت بفهمه یونا غیب شده که نابود میشه
اگر بفهمه جونگ سو رو نتونستم پیدا بکنم که خورد میشه
• باشه حالا تو نگران نباش من میگم یونا رو پیدا بکنن تو هم یه چند تا جا که فکر میکنی امکانش هست که اونجا باشه رو بگرد
مطمئنم که پیداش میکنیم
+ باشه
راستی چیزی درمورد ا/ت گیرت اومد؟
• راستش هزارتا خونه وجود داره که ۴ ساعت با سئول فاصله داشته باشه ولی حالا سعی خودم رو میکنم
+ ممنون
• این چه حرفیه؟
ا/ت مثل خواهر منه
بعد از قطع کردن گوشی به سمت عمارت پدری تهیونگ رفتم
همین که رسیدم بادیگارد با دیدن من در ورودی رو قفل کرد
اخی عزیزم بیچاره خبر نداره که من تنها نیستم
قبل از بسته شدن در دونه دونه افرادم وارد حیاط عمارت شدن
نگهبانا سریع به سمت جیب کت شون رفتن تا تفنگاشون رو در بیارن ولی قبل از اینکه بتونن تفنگشون رو حتی لمس بکنن دونه دونه پخش زمین شدن
با لبخند به چمن های حیاط که دیگه سبز نبودن خیره شدم
خیلی ریلکس به سمت داخل رفتم
صدای جیغ خدمتکار ها داشت اعصابم رو داغون میکرد
+ تمامیه خدمتکارها رو بکشید
به هیچکدوم رحم نکنید
... چشم قربان
بعد از چند دیقه صدای جیغ خدمتکار ها قطع شد
با اخم رفتم سمت زیر زمین
مطمئنم اونجا قایم شدن
همین که رسیدم به در
با تفنگم یه خشاب کامل رو داخلش خالی کردم
همین کار باعث شد که نتونن خودشون رو کنترل بکنن و صدا شون دربیاد
صدای جیغ و گریه شون اونقدر دلنشین بود که نگم
با لگد در رو باز کردم
هر کدوم یه گوشه پناه گرفته بودن
یکی کنار میز یکی کنار صندلی
+ چیه ترسیدید؟
ق ق قربان تروخدا با ما کاری نداشته باشید
+ بی شرف پسرت خانوادم رو نابود کرد اونوقت میگی باهات کاری نداشته باشم؟
قربان گناهه ما چیه؟
+ گناهه تو اینه که یه حرومزاده ی اصیل رو به وجود اوردی
اگر اون شب برای خوشگذرونی با زنت نمی خوابیدی الان من باهات کاری نداشتم
۱۱.۴k
۱۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.