֗ ֗ ִ ۫ ˑ ֗ ִ ᳝ ࣪ ִ ۫ ˑ ֗ ִ
֗ ֗ ִ ۫ ˑ ֗ ִ ᳝ ࣪ ִ ۫ ˑ ֗ ִ ۫ ˑ ֗ ִ ᳝ ࣪ ִ ۫ ˑ
#PART_241🎀•
دلبر كوچولو
-الان کجاست نیکا
-بیمارستان اقا ولی میگن حالش وخیمه باید بیاد تهران
-وای امیر کجاست یعنی گذاشتید بره
-نه اقا همه گرفتیمش دستش بستیم ببخشید نپرسیدیم
-راه میافتم
و سمت لباسام رفتم
-کجا میری
-روستا نیکی حالش خوب نیست
-چرا چیشده؟!
-امیر زدتش بیمارستانه
-وای نه توروخدا منم بیام
تا حالا بهم التماس نکرده بود
توروخدا؟!
-باشه برو سریع بپوش
بعد از ده دقیقه سریع سمت ماشین رفتیم... با سرعت بالا رانندگی میکردم
هیچی مثل یک دل سیر کتک زدن امیر خنکم نمیکرد
-ارومتر میخوای به کشتنمون بدی
-ساکت شو
-خب هوارو نمیبینی داره باد میبرتمون
-دیره باید نیکا بیاد بیمارستان مجهز
-وای خدایا
#PART_241🎀•
دلبر كوچولو
-الان کجاست نیکا
-بیمارستان اقا ولی میگن حالش وخیمه باید بیاد تهران
-وای امیر کجاست یعنی گذاشتید بره
-نه اقا همه گرفتیمش دستش بستیم ببخشید نپرسیدیم
-راه میافتم
و سمت لباسام رفتم
-کجا میری
-روستا نیکی حالش خوب نیست
-چرا چیشده؟!
-امیر زدتش بیمارستانه
-وای نه توروخدا منم بیام
تا حالا بهم التماس نکرده بود
توروخدا؟!
-باشه برو سریع بپوش
بعد از ده دقیقه سریع سمت ماشین رفتیم... با سرعت بالا رانندگی میکردم
هیچی مثل یک دل سیر کتک زدن امیر خنکم نمیکرد
-ارومتر میخوای به کشتنمون بدی
-ساکت شو
-خب هوارو نمیبینی داره باد میبرتمون
-دیره باید نیکا بیاد بیمارستان مجهز
-وای خدایا
۴.۱k
۲۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.