🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁
#خان_زاده #پارت109 #جلد_دوم
به خودم که اومدم سر جام نشستم و اون رو کنار زدم و گفتم تو اینجا چه غلطی می کنی؟
وقتی من خوابم اومدی و کنار من خوابیدی این بچه بازیا چیه که راه انداختی چرا اینطوری منو دیوونه می کنی ؟
لبخندش و جمع کرد و گفت
_من هیچ قصد بدی ندارم فقط و فقط می خوام مثل گذشته دوستم داشته باشی زیادیه اهورا؟
فریاد زدم زیادیه عوضی زیادیه لعنتی من زن دارم بچه دارم تورو نمیخوام به چه زبونی باید بگم برگرد همون خراب شده ای که بودی حتی دیگه بچه رو نمی خوام میریم و میندازیش من به آیلین میگم اتفاقی بوده باشه تمومش می کنیم!
فقط شرت و از زندگیم کم کن...
خندید و گفت
_ چی فکر کردی که من این بازی رو شروع کردم که به این راحتی ازش بگذرم از این خبرا نیست قرار نیست ازت بگذرم من یه هدف دارم اونم به دست آوردن توعه الانم به خاطر تو چون زن تو دوست داری باشه قبول می کنم دوستش داشته باشی اما با منم باش اهورا باید با من باشی وگرنه مجبور میشم کاری کنم که برای همیشه از دستش بدی...
از عصبانیت حاله من گذشته بود بلند شدم به سمتش هجوم بردم و محکم گلوش رو گرفتم و فشار دادم و گفتم تو انقدر گنده شدی که منو بخوای تهدید کنی؟
و تو همون دختر ترسوی قدیمی همون خیانتکار عوضی همون هرزه فکر می کنی من از تهدیدهای تو میترسم اما اشتباه می کنی خیلی اشتباه می کنی...
کیمیا صورتش سرخ شده بود واقعا داشتم خفه اش میکردم یه چیزی توی درونم فریاد می زد تو بکشش تمومش کن...
شرش و از زندگیت کم کن اما صورت ایلین که جلوی روم زنده شد سریع دستمو از روی گردنش جدا کردم کیمیا به سرفه افتاد روی زمین افتاد...
شده پشت سر هم سرفه میکرد موهامو چنگ زدم و با مشت روی دیوار کوبیدم...
نمیدونستم چطور عصبانیتمو خالی کنم نمیدونستم با این زن با این شیطان چه خاکی باید به سرم بریزم وقتی سرفه هاش قطع شد از جاش بلند شده لپ تاپش رو آورد و روشن کرد نمیدونستم دنبال چیه وقتی صفحه لپ تاپ به سمت من چرخوند با دیدن عکسی که توش بود دیگه خفه شدم کیمیا توی بغلم خوابیده بود و با لبخند عکس گرفته بود با یه لبخند پیروزی گفت
_ نظرت چیه این عکس و ایلین هم ببینه به نظرت اون موقع دیگه با تو میمونه؟؟؟
🌹🍁
@khanzadehhe
😻☝️
#LOVE_KPOP #خلاقیت #هنر #فردوس_برین #kpop #ایده #عکس_نوشته👌 #عاشقانه #جذاب #خاص #wallpaper
#خان_زاده #پارت109 #جلد_دوم
به خودم که اومدم سر جام نشستم و اون رو کنار زدم و گفتم تو اینجا چه غلطی می کنی؟
وقتی من خوابم اومدی و کنار من خوابیدی این بچه بازیا چیه که راه انداختی چرا اینطوری منو دیوونه می کنی ؟
لبخندش و جمع کرد و گفت
_من هیچ قصد بدی ندارم فقط و فقط می خوام مثل گذشته دوستم داشته باشی زیادیه اهورا؟
فریاد زدم زیادیه عوضی زیادیه لعنتی من زن دارم بچه دارم تورو نمیخوام به چه زبونی باید بگم برگرد همون خراب شده ای که بودی حتی دیگه بچه رو نمی خوام میریم و میندازیش من به آیلین میگم اتفاقی بوده باشه تمومش می کنیم!
فقط شرت و از زندگیم کم کن...
خندید و گفت
_ چی فکر کردی که من این بازی رو شروع کردم که به این راحتی ازش بگذرم از این خبرا نیست قرار نیست ازت بگذرم من یه هدف دارم اونم به دست آوردن توعه الانم به خاطر تو چون زن تو دوست داری باشه قبول می کنم دوستش داشته باشی اما با منم باش اهورا باید با من باشی وگرنه مجبور میشم کاری کنم که برای همیشه از دستش بدی...
از عصبانیت حاله من گذشته بود بلند شدم به سمتش هجوم بردم و محکم گلوش رو گرفتم و فشار دادم و گفتم تو انقدر گنده شدی که منو بخوای تهدید کنی؟
و تو همون دختر ترسوی قدیمی همون خیانتکار عوضی همون هرزه فکر می کنی من از تهدیدهای تو میترسم اما اشتباه می کنی خیلی اشتباه می کنی...
کیمیا صورتش سرخ شده بود واقعا داشتم خفه اش میکردم یه چیزی توی درونم فریاد می زد تو بکشش تمومش کن...
شرش و از زندگیت کم کن اما صورت ایلین که جلوی روم زنده شد سریع دستمو از روی گردنش جدا کردم کیمیا به سرفه افتاد روی زمین افتاد...
شده پشت سر هم سرفه میکرد موهامو چنگ زدم و با مشت روی دیوار کوبیدم...
نمیدونستم چطور عصبانیتمو خالی کنم نمیدونستم با این زن با این شیطان چه خاکی باید به سرم بریزم وقتی سرفه هاش قطع شد از جاش بلند شده لپ تاپش رو آورد و روشن کرد نمیدونستم دنبال چیه وقتی صفحه لپ تاپ به سمت من چرخوند با دیدن عکسی که توش بود دیگه خفه شدم کیمیا توی بغلم خوابیده بود و با لبخند عکس گرفته بود با یه لبخند پیروزی گفت
_ نظرت چیه این عکس و ایلین هم ببینه به نظرت اون موقع دیگه با تو میمونه؟؟؟
🌹🍁
@khanzadehhe
😻☝️
#LOVE_KPOP #خلاقیت #هنر #فردوس_برین #kpop #ایده #عکس_نوشته👌 #عاشقانه #جذاب #خاص #wallpaper
۶.۹k
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.