part4
part4
_________¯\_(ツ)_/¯__________
2سال بعد زمان حال:
آسیه :رفتم یه فیلم کمدی عاشقانه انتخاب کردم
و تشک و بالشت و پتو اوردم و گذاشتم پایین مبل نزدیک تلویزیون
تا دوروک اومد بشینه زنگ در خورد یکم بهش خندیدم بعد هم رفت تا حساب کنه، اومد پیتزا هارو با نوشابه و سیب زمینی گذاشت رو میز بعد هم نشست ،من هم لیوان اوردم و تو بغلش دراز کشیدم و سرمو گذاشتم رو شونش❤️
حدودا وسط فیلم بود چشام داشتن سنگین میشدن و......
دوروک :پیتزاها رسیدن آسیه بالشت و تشک و پتو اورد که دراز بکشیم پیتزاهارو گذاشتم رومیز جفت خودم و نشستم بعد هم آسیه دراز کردم تو بغل خودم🌛
وسطای فیلم بودکه نفسای گرم و آره آسیه به بدنم میخوردم، درست حدس زده بودم، خوابیده بود، آروم سرشو بوسیدم بعد هک آروم سرشو گذاشتم رو بالشت و پتو رو کشیدم رو خودمون، تلوزیون رو خاموش کردم، پیتزاهارو گذاشتم کنار و خودمم جفت آسیه خوابم برد
صبح روز بعد
دوروک: وقتی بیدار شدم دیدم آسیه تو بغلم نیس، سریع بلند شدم رفتم دیدم در دستشویی بسته بود خواستم برگردم که یه دفعه.............
_________¯\_(ツ)_/¯__________
2سال بعد زمان حال:
آسیه :رفتم یه فیلم کمدی عاشقانه انتخاب کردم
و تشک و بالشت و پتو اوردم و گذاشتم پایین مبل نزدیک تلویزیون
تا دوروک اومد بشینه زنگ در خورد یکم بهش خندیدم بعد هم رفت تا حساب کنه، اومد پیتزا هارو با نوشابه و سیب زمینی گذاشت رو میز بعد هم نشست ،من هم لیوان اوردم و تو بغلش دراز کشیدم و سرمو گذاشتم رو شونش❤️
حدودا وسط فیلم بود چشام داشتن سنگین میشدن و......
دوروک :پیتزاها رسیدن آسیه بالشت و تشک و پتو اورد که دراز بکشیم پیتزاهارو گذاشتم رومیز جفت خودم و نشستم بعد هم آسیه دراز کردم تو بغل خودم🌛
وسطای فیلم بودکه نفسای گرم و آره آسیه به بدنم میخوردم، درست حدس زده بودم، خوابیده بود، آروم سرشو بوسیدم بعد هک آروم سرشو گذاشتم رو بالشت و پتو رو کشیدم رو خودمون، تلوزیون رو خاموش کردم، پیتزاهارو گذاشتم کنار و خودمم جفت آسیه خوابم برد
صبح روز بعد
دوروک: وقتی بیدار شدم دیدم آسیه تو بغلم نیس، سریع بلند شدم رفتم دیدم در دستشویی بسته بود خواستم برگردم که یه دفعه.............
۲.۴k
۳۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.