همسایه ی من جئون جونگ کوکه p

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p¹⁴ )

راوی:

جونگ کوک بدون وقفه با شنیدن اسم ا/ت، به سمت اون مکانی رفت که صدا از اونجا اومد

با بدبختی اون اتاقی که ا/ت و لئو توش بودن، رفت و تفنگ رو به سمت لئو گرفت.

لئو تو اون لحظه داشت سعی میکرد ا/ت رو ببوسه

ولی وقتی که میخواست لباشو روی لب های ا/ت بزاره، جونگ کوک اومد داخل مانع این اتفاق شد.

لئو: انگاری مهمون داریم

من که دعوتش نکردم.

کار تو بوده عزیزم؟؟(رو به ا/ت)


ا/ت: به من نگو عزیزم عوضی

همیشه بهت بعنوان دوست نگاه میکردم، ازم نخواه اینو که بخوام دوست داشته باشم

لئو: ولی خواهی داشت، میبینیم.

راوی:

جونگ کوک که نمیدونست چه حرفی باید تو این موقعیت بزنه،

سعی میکرد ساکت بمونه تا بتونه نقشه ای بکشه و ا/ت رو از دست لئو نجات بده و از طرف دیگه ای هم بتونه

کاری کنه ا/ت ازش بخاطر نقشه ای که برای لئو کشیده، ازش متنفر نشه...

توی این زمان کسی به گوشی ا/ت که روی همون میزی بود

که لئو روش ضربه زده بود و با اون ضربه باعث شده بود که گوشی ا/ت بیفته زمین، توجه نمیکرد....


توجه نمیکردن که کسی که داشت به گوشی ا/ت زنگ میزنه،

سوهو بوده...
دیدگاه ها (۷۲)

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p¹⁵ ) ویو سوهو: چندین بار بهش ز...

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p¹³ )لئو: اینطوری.... راوی:لئو ...

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p¹² ) اون مرد...لئو بود... لئو ...

قلب یخیپارت ۱۰از زبان ا/ت:غذامون تموم شد منم میخواستم برم دس...

WISH MEET YOUPART 16ویو روز بعدادمین. ا/ت صبح زود بیدار شد و...

مرگ بی پایان پارت ۳۰

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط