چشمای قشنگ تو
#part81
چشمای قشنگ تو✨
ارسلان:یعنی ب نظرت میشه
ممد:ارهه داداشششش چرا نشه
ارسلان:جواب رد بده چی دوسم نداشتنه باشع چی
ممد:ایییی ارسلان یواش یواششش حرف بزن چرا جواب رد بدع هم قیافه داری البته زیاد نه ولی داری
ارسلان:مرض
ممد:کوف ار دیگ هم خودتون و خانوادهاتون همو میشناسین خبع دیگ همچی
ارسلان:ولی استرس دارم چجوری بهش بگم
ممد:ی دقیقه وایسا ب پانیذ ی زنگی بزنم الن میام
ارسلان:باشه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ممد:سلام عزیزم خوبیی
پانیذ:سلامم مرسی ط خبییی خیلی دلم وایت تنگ شدههه
ممد:منم فدات شم. پانیذ
پانیذ:جونم
ممد:ارسلان از دیانا خوشش میا خب
پانیذ:وایییی جیغغغغ
ممد:بعد نمیدونه چطور بهش بگه فردا چهار تایی ی سر بریم بیرون کم کم بهش بگی
پانیذ:ار ار حتما ولی اینجوری یهویی زوده من فردا شب امادش می کنم
ممد:اوففف مرسی عزیزم برم ب ارسلان بگم
پانیذ:خواهش میکنم برو مواظب خودت باش
ممد:چشم همچنین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ارسلان:کجا موندی پسسسس
ممد:مشکل حل شد
ارسلان:یعنی چی
ممد:یعنی اینکه با پانیذ حرف زدم قرار شد فردا شب ۴تایی باهم بریم رستورانی جایی
و پانیذ امادش کنه چون گف خوب نیس اینجوری یهویی بهش بگی
ارسلان:وایییی واقعااااا
ممد:ار داش النم پاش برو پیشش
ارسلان:اها ار اوک خدافس
ممد:یواش هول نشو خدافس
دوستان عزیز بسه برا امروز؟😂😔یا پدر منه بدبختو میخاین درارین بگین بعدی😂😔🤍🤍🤍💜💜💜
چشمای قشنگ تو✨
ارسلان:یعنی ب نظرت میشه
ممد:ارهه داداشششش چرا نشه
ارسلان:جواب رد بده چی دوسم نداشتنه باشع چی
ممد:ایییی ارسلان یواش یواششش حرف بزن چرا جواب رد بدع هم قیافه داری البته زیاد نه ولی داری
ارسلان:مرض
ممد:کوف ار دیگ هم خودتون و خانوادهاتون همو میشناسین خبع دیگ همچی
ارسلان:ولی استرس دارم چجوری بهش بگم
ممد:ی دقیقه وایسا ب پانیذ ی زنگی بزنم الن میام
ارسلان:باشه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ممد:سلام عزیزم خوبیی
پانیذ:سلامم مرسی ط خبییی خیلی دلم وایت تنگ شدههه
ممد:منم فدات شم. پانیذ
پانیذ:جونم
ممد:ارسلان از دیانا خوشش میا خب
پانیذ:وایییی جیغغغغ
ممد:بعد نمیدونه چطور بهش بگه فردا چهار تایی ی سر بریم بیرون کم کم بهش بگی
پانیذ:ار ار حتما ولی اینجوری یهویی زوده من فردا شب امادش می کنم
ممد:اوففف مرسی عزیزم برم ب ارسلان بگم
پانیذ:خواهش میکنم برو مواظب خودت باش
ممد:چشم همچنین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ارسلان:کجا موندی پسسسس
ممد:مشکل حل شد
ارسلان:یعنی چی
ممد:یعنی اینکه با پانیذ حرف زدم قرار شد فردا شب ۴تایی باهم بریم رستورانی جایی
و پانیذ امادش کنه چون گف خوب نیس اینجوری یهویی بهش بگی
ارسلان:وایییی واقعااااا
ممد:ار داش النم پاش برو پیشش
ارسلان:اها ار اوک خدافس
ممد:یواش هول نشو خدافس
دوستان عزیز بسه برا امروز؟😂😔یا پدر منه بدبختو میخاین درارین بگین بعدی😂😔🤍🤍🤍💜💜💜
۵.۳k
۱۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.