عششقت

عششقت
انگور سياهی بود
كہ در پستوی دلم ماند و كهنہ شد
و هرچہ می گذرد
مست تر می كند مرا
اين كهنہ شراب عشق ...


‌‎‌‌‌‎‌‌‌
دیدگاه ها (۱)

چقدر هوسِ پاییز کرده ام !چقدر دلم ؛خیابان هایِ نارنجی می خوا...

دستانتبوی ریحان می دهدو آغوشتبوی بهار نارنجبر عرض دست های تو...

دست‌هایت،بویِ پاییز می‌دهدبه وقتِ شهریور ...شاید از چیدنِ ان...

تابستان جان...نارنجی خوش آب و رنگم...لطفا هوای چشم های خیس.....

وقتی که روح عشق رااینگونه عریان می کنی درواژه های شعر من گوی...

💕وقتی که روح عشق رااینگونه عریان می کنی درواژه های شعر من گو...

عاشق نشدی زاهد ، از  عشق چه می دانی یک مهر زِ او دیدم ، از غ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط