P6
که یهو جیمینو دیدم که داشت با کوک سر میز غذاخوری غذا میخورد
+جی..جیمین
جیمین با تعجب به من نگاه کرد
علامت جیمین#
#اره خودمم
+خیلی عوضی
#ببین بزار بهت توضیح بدم
+فقط خفه شو
#اخه من..خواست حرفش رو کامل کنه کوک پرید وست حرفش و گفت
-بسه دیگه..توام اونجا واینستا بشین اینجا(باداد)
رفتم نشستم و باعصبانیت داشتم به جیمین نگاه میکردم
ویوجیمین
خیلی عصبانی نگام میکرد کاشکی واقعیت رو میدونستم
برگشت به یه سال پیش
ویو ی راوی
روز خیلی خوبی بود تهیونگ میخواست بره پیش جیمین(جیمین بستی تهیونگ بود)
توی پارک قرار گذاشتن
تهیونگ تا جیمین رو دید به سمت جیمین دوید
+سلام
#......
+چیزی شده
#دیگه نمیخوام باهات باشم
+چ..چرا
#از زندگیم گمشو بیرون
+اما
#دیگه نمیخوام باهات باشم
بعد از گفتن این جیمین رفت
زمان حال ....
ببخشید میدونم خیلی کمه آخه دستم کم میکرد فردا آدامسون مینویسم ولی شرط داره کیوتا
۸تا لایک
۱۰تا کامنت
🤍✨
+جی..جیمین
جیمین با تعجب به من نگاه کرد
علامت جیمین#
#اره خودمم
+خیلی عوضی
#ببین بزار بهت توضیح بدم
+فقط خفه شو
#اخه من..خواست حرفش رو کامل کنه کوک پرید وست حرفش و گفت
-بسه دیگه..توام اونجا واینستا بشین اینجا(باداد)
رفتم نشستم و باعصبانیت داشتم به جیمین نگاه میکردم
ویوجیمین
خیلی عصبانی نگام میکرد کاشکی واقعیت رو میدونستم
برگشت به یه سال پیش
ویو ی راوی
روز خیلی خوبی بود تهیونگ میخواست بره پیش جیمین(جیمین بستی تهیونگ بود)
توی پارک قرار گذاشتن
تهیونگ تا جیمین رو دید به سمت جیمین دوید
+سلام
#......
+چیزی شده
#دیگه نمیخوام باهات باشم
+چ..چرا
#از زندگیم گمشو بیرون
+اما
#دیگه نمیخوام باهات باشم
بعد از گفتن این جیمین رفت
زمان حال ....
ببخشید میدونم خیلی کمه آخه دستم کم میکرد فردا آدامسون مینویسم ولی شرط داره کیوتا
۸تا لایک
۱۰تا کامنت
🤍✨
۳.۸k
۲۰ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.