پارت یازده معلم سخت گیر من
پارت یازده معلم سخت گیر من
کوک: اوف
ا/ت: کوک من بیشتر میخوام بخوابم تو برو شام بپز
کوک: ها پاشو بابا من رو بیهوش کردی الان میخوای بخوابی
ا/ت: اوف اخه خودت اومدی پیشم خوابیدی
کوک: ارع 😂🤣
ا/ت: نخند بیشور
رزی: بیا داداششششش
کوک: اومدم
رفتیم پایین شام خوردیم فیلم هم دیدیم
کوک: دیدم یهو ا/ت خواب رفت بلندش کردم بردم تو اتاق
رزی: این چطوری خوابید
کوک: ام نمیدونم وای امروز زیادی خسته بود
رزی: اها داداش من رو ببر خونه
کوک: اها بیا بریم
ا/ت : یهو از خواب بیدار شدم کوک رو صدا زدم رفتم پایین چراغ ها خاموش بود زدم زیر گریه مثل چی از تاریکی میترسیدم دیدم در خونه باز شد
یهو کوک اومد داخل دید من گریه میکنم اومد سمتم
😂فعلا بای
کوک: اوف
ا/ت: کوک من بیشتر میخوام بخوابم تو برو شام بپز
کوک: ها پاشو بابا من رو بیهوش کردی الان میخوای بخوابی
ا/ت: اوف اخه خودت اومدی پیشم خوابیدی
کوک: ارع 😂🤣
ا/ت: نخند بیشور
رزی: بیا داداششششش
کوک: اومدم
رفتیم پایین شام خوردیم فیلم هم دیدیم
کوک: دیدم یهو ا/ت خواب رفت بلندش کردم بردم تو اتاق
رزی: این چطوری خوابید
کوک: ام نمیدونم وای امروز زیادی خسته بود
رزی: اها داداش من رو ببر خونه
کوک: اها بیا بریم
ا/ت : یهو از خواب بیدار شدم کوک رو صدا زدم رفتم پایین چراغ ها خاموش بود زدم زیر گریه مثل چی از تاریکی میترسیدم دیدم در خونه باز شد
یهو کوک اومد داخل دید من گریه میکنم اومد سمتم
😂فعلا بای
۴۸.۶k
۱۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.