ادامه ی پارت ۴
ادامه ی پارت ۴
و خاطرات تلخ و شیرینی که با گربه هاش داشت را به یاد میاورم چه ان زمان که نزدیک بود گربه هایش را همراه مرغ تو فر کباب کنه تا زمانی که نزدیک بود تو ماشین لباسشویی غرق بشن یا زمانی که اونقدر بزرگ شده بودن با گربه هایش کوچه بالایی دعوا میکردن و با صورت زخمی برمیگشتند یا اون زمان که شب با ننش دعوا شده بود و گربه هایش همون شب روی پتو ی مادر یوما شماره یک و دو را ترکیبی زدن یا اون زمان که ایدا اون ها را چیز خور کرده بود و گربه هاش براش روپایی میزدن یا زمامی که انگل با تصویر خودش تو اینه دعوا میکرد و زمانی که توی توکیو اونها را به دست توانا واگذار کرده بود
#جوجوتسو_کایسن
#گوجو
#ساتورو
#گوجو_ساتورو
#سوکونا
#یوجی
#گربه
و خاطرات تلخ و شیرینی که با گربه هاش داشت را به یاد میاورم چه ان زمان که نزدیک بود گربه هایش را همراه مرغ تو فر کباب کنه تا زمانی که نزدیک بود تو ماشین لباسشویی غرق بشن یا زمانی که اونقدر بزرگ شده بودن با گربه هایش کوچه بالایی دعوا میکردن و با صورت زخمی برمیگشتند یا اون زمان که شب با ننش دعوا شده بود و گربه هایش همون شب روی پتو ی مادر یوما شماره یک و دو را ترکیبی زدن یا اون زمان که ایدا اون ها را چیز خور کرده بود و گربه هاش براش روپایی میزدن یا زمامی که انگل با تصویر خودش تو اینه دعوا میکرد و زمانی که توی توکیو اونها را به دست توانا واگذار کرده بود
#جوجوتسو_کایسن
#گوجو
#ساتورو
#گوجو_ساتورو
#سوکونا
#یوجی
#گربه
۲.۱k
۲۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.