☆♡پارت:۶♡☆
شرطا نرسیده بود اما به خاطر در خواست یکی از لاوام گذاشتم❤
شوگا نشست صندلی جلو... منو جونگ کوک و جیمین هم نشستیم عقب من وسط اون دوتا بودم... تا نصف را بینمون سکوت بود... که جونگ کوک پرسید...
جونگ کوک: تاریخ تولدت کیه؟
سویونگ: برای چی؟
جونگ کوک: می خوام بدونم کدوممون بزرگ تریم...
سویونگ: ۳۰ جوئن ۱۹۹۷
جونگ کوک: منم ۱۱ سپتامبر ۱۹۹۷... پس من دو ما از دو بزرگ ترم... انگار من دیگه مکنه گروه نیستم😅 ولی خب همیشه دوست داشتم تو گروه از یکی بزرگ تر باشم...
سویونگ: خب خوبه دیگه الان از من بزرگ تری... الان من هفتا اوپا دارم...
اما نمی دونم چرا همیشه من از همه کوچیک ترم 😐
شوگا: خدا بداد نامجون برسه ی مکنه ی دیگه ام اضافه شد...
جونگ کوک و سویونگ و جیمین: 😅
بعد دوباره همه ساکت شدن...
تا محل قرار با ارمیا دیگه حرفی نزدن...
رسیدن همه پیاده شدن...
سویونگ یکم استرس داشت... شاید ارمیا قبولش نمی کردن... کی قبول می کنه با ایدول های مورد علاقش ی دختر زندگی کنه؟
رفتن تو به طرف صندلی ها راهنماییشون کردن... ارمیا همه توجهشون به دختری بود که کنار اونا روی صندلی نشسته بود...
نامجون: ما امروز می خوایم ی چیزی رو اعلام کنیم... قراره ی عضو جدید بهمون اضافه شه... کیم سویونگ قراره عضو جدیدمون باشه...
همه ارمیا از اینکه عضو جدید ی دختر بود تعجب کرده بودن... سکوت بدی بود... بین همه همهمه بود...
ارمی: عضو جدید چرا دخترههه؟
ارمی:(رو به سویونگ) من عضو جدید که دختر باشه نمی خواام! تو اوپا های مارو ازمون میگیری! بخاطر تو ممکنه صدمه ببینن!
سویونگ:امم... می خوام ی چیزی بهتون بگم...
همه جا یدفعه سکوت شد...
سویونگ: من... من قول می دم که همه ی تلاشمو بکنم... و اینکه قول می دم باعث نشم که هیچ صدمه ای به اوپا هاتون برسه...
ارمی: نههه ما نمی خوایم! ممکنه اوپا های من عاشق تو بشن! یا شاید برعکس!
سویونگ: نه! من قول می دم که ی همچین اتفافی نیوفته!
ارمی: اگه اتفاق افتاد چی؟!
سویونگ: اونوقت منم اولین نفر به شماها میگم بعد از گروه می رم!
ارمی: قوول می دیی!؟
سویونگ: اره قول من قوله
بعد حرف سویونگ دیگه حرفی زده نشد انگار سویونگ و ارمیا با هم به توافق رسیده بودن...
بعد چند دقیقه همه بلند شدن و به سمت ماشینا رفتن که دوباره به خوابگاه برن و کم کم ی پروژه گروهی رو شروع کنن...
ارمیا دور ساختمون رو گرفته بودن...
ارمی: اوپا تهیونگگگ!(جیغ)
اعضا برای ارمیا دست تکون می دادن و بعد سوار ماشین شدن به خوابگاه رفتن...
(بچه ها وقتی سویونگ به گروهشون اضافه شد اونا دوسال بود که شروع به فعالیت کرده بودن و تعدادی ارمی تو کره بود)
امید وارم از این پارت خوشتون اومده باشه 💜🌹
شرطا برای پارت بعد:
لایک: ۲۲
کامنت: ۱۲
حالا که تا اینجا اومدی اون قلبه سفیدو قرمزش کن❤
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.