(استاد جذاب من) پارت سوم

(استاد جذاب من) پارت سوم
(از زبان جیمین)
خب بچه ها نمره هاتون رو آوردم فقط پنج نفر نمره کامل گرفتن اونهارو میگم
نفر اول..
نفر دوم..
نفر سوم..
نفر چهارم..
نفر پنجم ا.ت
(از زبان ا.ت)
من تعجب کردم که اینو گفت چون وقت نکردم چندتاشو بنویسم یونا بهم گفت که تو گفتی چند تارو ننوشتی
نمخواستم به یونا بگم که استاد بهم جواب هارو گفته میترسیدم یه مسئله ای اتفاق بیفته و به کسی بگه چون دهن لقه و به یونا گفتم یادم اومد و نوشتمشون اول فکر کردم ننوشتمشون
بعد که کلاس تموم شد رفتم پیش استاد و بهش گفتم جیمین گفت که مگه چه اشکالی داره نمره خوب گرفتی و گفت برو به بچه ها بگو فردا میخوایم بریم اردو همگی گفتم باشه
(از زبان جیمین)
حس میکردم از ا.ت خوشم میاد چون واقعا مهربونه و به کسی چیزی نمیگه واقعا دوس دارم ماله خودم باشه ولی من یه مافیام چیکار کنم پس اگه منو نمیخواد باید بدزدمش
(از زبان ا.ت)
فردا شد رفتم مدرسه اتوبوس اومده بود که ببرمون اردو و دیدم دوباره سر کله چان ((((چان یازده ساله عاشق ا.ت و ا.ت هم یه هفته باهاش بوده و دیگه اون رو نمی خواد ولی چان اذیتش میکنه))))
و اومد و گفت چخبر عزیزم بهش گفتم من عزیزت نیستم گفت که آره تو عشقمی که جیمین اومد بهش گفت که