Season Nightmare of Love

Season✨️2 _ Nightmare of Love💖✨️
Part 91



یونگی: هوف کافیه بیا بریم به کارمون برسیم
جیمین: بریم
جیمین و یونگی بعد از سر زدن به دوست عزیزشون کوه سانچا رو ترک کردن و به طرف خونه وزیر سوم جنگ حرکت کردن بعد از مرگ یوجون وزیر خیلی داغون شد هنوز به دربار میاد ولی شاداب نیست از اون روز جیمین و یونگی به پدر و مادر یوجون سر میزدن البته قبل از سر زدن به پدر و مادر یوجون به خودش سر میزدن...
وزیر: شاهزاده شما باز هم به دیدن ما اومدید؟
جیمین: بله
وزیر: نیازی نیست خودتون رو به زحمت بندازید هر دفعه به دیدن ما بیاید
مادر یوجون: بله سرورم شما کار مهم تری دارید نیازی نیست به دیدن ما بیاید ما حالمون خوبه
جیمین:این چه حرفیه...من هر وقت که بتونم به دیدن شما میام و بهتون سر میزنم
وزیر: یونگی تو هم هستی؟
یونگی: بله عمو جان منم اینجام
وزیر: خوبه که شما دوتا هنوز با هم هستید
جیمین:ممنون
یونگی: به یوجون قول دادم که تا آخرین لحظه عمرم مراقب شاهزاده باشم و دوستش باشم و جای خالیش رو اگر چه نمیتونم...پر کنم
جیمین: هعی
جیمین ویو
کمی پیش وزیر و همسرش نشستیم و بعد با یونگی به طرف قصر حرکت کردیم نزدیک های شب بود...
جیمین: یونگی...
یونگی: هوم؟
جیمین: میتونی برگردی...خونه
یونگی: ولی...اینجا هنوز کلی کار دارم
جیمین: کافیه بی خیال برو دیگه
یونگی: جیمین راستشو بگو داری منو دک میکنی نه؟
جیمین: نههههه....اصلا مدیونی اگه فکر کنی میخوام بفرستمت خونه چون با سویون قرار دارم و قراره کلی خوش بگذره
جیمین وقتی فهمید همه جیز رو گفته با دست زد تو سر خودش
یونگی: تو هیچی رو نمیتونی از من مخفی کنی


....
ادامه دارد...
دیدگاه ها (۳)

Season✨️2 _ Nightmare of Love💖✨️Part 92جیمین: که چی؟یونگی: ب...

Season✨️2 _ Nightmare of Love💖✨️Part 93سویون سری تکون دادو د...

Season✨️2 _ Nightmare of Love💖✨️Part 90جیمین: همش تقصیر من ب...

Season✨️2 _ Nightmare of Love💖✨️Part 89همون لحظه یونگی میاد ...

قهر من

جیمین فیک زندگی پارت ۵۳#

مافیای من پارت ۱۷بعد کلی پیگیری فهمیدیم تو عمارت بنگ چانگ ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط