شراب سرخ پارت ۱۳🍷
شراب سرخ پارت ۱۳🍷
کیم لبانش را به گوشم چسباند و با صدا دورگهاش که مملو از خشم بود گفت:حالا چشم منو دور دیدی تو بغل یک مرد دیگه عشوه میای و تنت رو بهش میمالی توله صگ!!
عاجز چشمانم را روی هم فشردم و لب زدم: تهیونگ درد میکنه ولم کن...خواهش میکنم ولم کن!
تهیونگ از شدت اعصبانیت نفس هایش را پر حرارت پشت گوشم رها کرد و با دندان قروچه گفت:ولت کردم که هرز میچرخی..
کمرم را محکم گرفت و به سمت خودش چرخاند و غرید:تنت رو همزمان با ریتم اهنگ تکون بده بیبی گرل ، درست همونجوری که برای اون مرتیکه تکون میدادی!
بهت زده به او و حرکاتش نگاه میکردم، وقتی دید همینطور ثابت موندم و کاری نمیکنم نزدیکم شد و مماس لبم لب زد:تکون بده تا صگ تر اینی که هستم نشدم!!
به اجبار به بدنم حرکت دادم و همراه با ریتم تو آغوش محکم و خشمگین کیم خودم را تاب دادم ...
میشنوم؟
متعجب سر بالا اوردم و به چشمان به خون نشستهاش چشم دوختم:چیرو؟
دندانی به لبش کشید ، سعی داشت اینطوری خشم درونش را پنهان کند تا آسیب کمتری به من و تنم بزند.
و خشن کمرم را به خودش کوبید و ادامه داد:همونارو بگو!
بهتون گفته بودم دختر لجبازیم؟
با اینکه ترس از له شدن تو آغوش کیم رو داشتم اما تلافی اون بحث رو باید سرش در میآوردم برای همین گفتم:به تو چه!
کیم به یکباره نگاهش مرگبار شد..
به من چه؟
سعی کردم من من نکنم و ترسی که از او در دلم رخنه کرد بود را اشکار نکنم:اره من کاری نکردم که بخوام جوابی به تو پس بدم..
حرف خودش رو زدم تو گوش خودش.
وقتی دیدم چیزی نمیگه پرو تر از قبل و با جسارت گفتم: تو کی هستی که بهت جواب پس بدم؟ اصلا میدونی چیه خوب کردم باهاش رقصیدم، خوب کردم باهاش خندیدم،خوب کردم! چیکاره منی؟ چیکاره منی که واست تعریف کنم چی در گوشش گفتم چی در گوشم گفته ها؟
بهت نشون میدم چیکارتم!
اومدم حرفش را نقص کنم که با کوبیده شدن لبانش بروی لبام خفه شدم!!
کیم لبانش را به گوشم چسباند و با صدا دورگهاش که مملو از خشم بود گفت:حالا چشم منو دور دیدی تو بغل یک مرد دیگه عشوه میای و تنت رو بهش میمالی توله صگ!!
عاجز چشمانم را روی هم فشردم و لب زدم: تهیونگ درد میکنه ولم کن...خواهش میکنم ولم کن!
تهیونگ از شدت اعصبانیت نفس هایش را پر حرارت پشت گوشم رها کرد و با دندان قروچه گفت:ولت کردم که هرز میچرخی..
کمرم را محکم گرفت و به سمت خودش چرخاند و غرید:تنت رو همزمان با ریتم اهنگ تکون بده بیبی گرل ، درست همونجوری که برای اون مرتیکه تکون میدادی!
بهت زده به او و حرکاتش نگاه میکردم، وقتی دید همینطور ثابت موندم و کاری نمیکنم نزدیکم شد و مماس لبم لب زد:تکون بده تا صگ تر اینی که هستم نشدم!!
به اجبار به بدنم حرکت دادم و همراه با ریتم تو آغوش محکم و خشمگین کیم خودم را تاب دادم ...
میشنوم؟
متعجب سر بالا اوردم و به چشمان به خون نشستهاش چشم دوختم:چیرو؟
دندانی به لبش کشید ، سعی داشت اینطوری خشم درونش را پنهان کند تا آسیب کمتری به من و تنم بزند.
و خشن کمرم را به خودش کوبید و ادامه داد:همونارو بگو!
بهتون گفته بودم دختر لجبازیم؟
با اینکه ترس از له شدن تو آغوش کیم رو داشتم اما تلافی اون بحث رو باید سرش در میآوردم برای همین گفتم:به تو چه!
کیم به یکباره نگاهش مرگبار شد..
به من چه؟
سعی کردم من من نکنم و ترسی که از او در دلم رخنه کرد بود را اشکار نکنم:اره من کاری نکردم که بخوام جوابی به تو پس بدم..
حرف خودش رو زدم تو گوش خودش.
وقتی دیدم چیزی نمیگه پرو تر از قبل و با جسارت گفتم: تو کی هستی که بهت جواب پس بدم؟ اصلا میدونی چیه خوب کردم باهاش رقصیدم، خوب کردم باهاش خندیدم،خوب کردم! چیکاره منی؟ چیکاره منی که واست تعریف کنم چی در گوشش گفتم چی در گوشم گفته ها؟
بهت نشون میدم چیکارتم!
اومدم حرفش را نقص کنم که با کوبیده شدن لبانش بروی لبام خفه شدم!!
۳.۱k
۰۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.