p

"𝗠𝘆 𝗵𝗲𝗮𝗿𝘁, 𝗼𝘂𝗿 𝗲𝘆𝗲𝘀"
'p⁹'

'⁴⁵ دقیقه بعد'

"جونگ‌کوک":Frederick

"هوم؟":kook

"این بار سومه که اومدم و تو هنوزم اینجایی":Frederick

"تو یه چیزیت هست. فردریک مشکل چیه؟":kook

"من مشکلی ندارم":Frederick

"قبلا انقدر بهم گیر نمی‌دادی":kook

یه نفس عمیق کشید. اول به جونگ‌کوک و بعد به آلیس نگاه کرد.

"حواست به خودت باشه. این آخرین اخطارمه":Frederick

فردریک از اونجا رفت.
جونگ‌کوک، میدونست منظورش چیه. ولی اونطور که فردریک فکر می‌کرد نبود.
بلند شد و وارد اتاق عکس برداری شد.

"کِی کارتون تموم میشه؟":kook

"فعلا مونده"

"هوم":kook

خواست از اتاق خارج بشه که نگاهش به آلیس افتاد.
مشخص بود خسته شده. احتمالا گشنش بود.

"آلیس":kook

به سمت جونگ‌کوک برگشت.

"بله؟":Alice

چند ثانیه فقط به هم خیره شدن. اتاق ساکت نبود اما دو نفر چیزی نمی‌شنیدن.
بعد از چند لحظه سکوت، جونگ‌کوک سرفه کرد که باعث شد آلیس نگاهش رو بدزده.

"میگم... خسته شدی؟":kook

"خب.. آره":Alice

به بقیه نگاه کرد.

"همگی برید ناهارتون رو بخورید. ادامش رو بزارید بعدا":kook

از اتاق خارج شد. آلیس ناخودآگاه یه لبخند ریز روی لب‌هاش نشست. برگشت و به خودش از داخل آینه نگاه کرد
بعد از چند لحظه، داخل اتاق تنها شد.
انگتر داخل افکارش غرق شده بود. افکاری که نمی‌دونست از کجا میان.

"نمیای بیرون؟":kook
.......
_______
شب بخیر؟
دیدگاه ها (۲۰)

#دوپارتی‌جونگ‌کوکدرخواستی𝑰𝒏 𝒕𝒉𝒆 𝒆𝒏𝒅, 𝒊𝒕’𝒔 𝒚𝒐𝒖."بهتری؟":Julia...

#دوپارتی‌جونگ‌کوکدرخواستی𝑰𝒏 𝒕𝒉𝒆 𝒆𝒏𝒅, 𝒊𝒕’𝒔 𝒚𝒐𝒖.نمی‌تونست دست ...

"𝗠𝘆 𝗵𝗲𝗮𝗿𝘁, 𝗼𝘂𝗿 𝗲𝘆𝗲𝘀"'p⁸'"من طراح لباسم، مدل نیستم که من رو آ...

"𝗠𝘆 𝗵𝗲𝗮𝗿𝘁, 𝗼𝘂𝗿 𝗲𝘆𝗲𝘀"'p⁷'"چیکار کردی؟؟؟":Frederick"شلوغش نکن....

ارمان عشق و نفرت پارت 5صبح شد آت خیلی درد داشت کوک رفت غذا پ...

《مدرسه رویایی》

black flower(p,319)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط