پارت ۷
پارت ۷
نصفه شب بود و هوپی رو به هر بدبختی ای بود تونستم بخوابونم
وقتی که مطمئن شدم کامل خوابیده کوله ای که توش پول بود رو برداشتم و نامه ای که برای هوپی نوشته بودم روی میز ناهار خوری گذاشتم
یواشکی از خونه زدم بیرون و به طرف اداره پلیس رفتم
.....
نگهبان جلوی در وایساده بود
با اینکه نصفه شب بود اما بیدار بود و کاملا سرحال بود
حتما تازه شیفت عوض کرده بودن
به طرف نگهبان رفتم و صداش زدم
+شما کی هستین خانوم؟؟ لطفا از اینجا برین کسی شمارو ببینه من تو دردسر میوفتم
-انقدر کافیته؟
پولارو گرفتم جلوش
+چی می خوای اینجا؟
-یه کارگاه عالی نیاز دارم
+خیله خب سریع برو تو به رفیقم میگم راهنماییت کنه
منو بردن داخل دفتر
سرهنگ تز خواب بیدار شد
+نصفه شبی اینجا چی می خوایین خانوم؟
-می خوام یه نفرو برام پیدا کنین
+همینجوری مجانی که نیستش
کیفو پر از پول رو پرت کردم روی میز و گفتم:
-کافیه؟
+هوم زیاده....خب حالا دنبال کی میگردین؟
-یه مرد به اسم لی چوان
+ما لی چوان زیاد داریم الان با مامور اطلاعات اوکی می کنم براتون لیستشونو بیارن
-اوکی
چند دقیقه بعد مامور اطلاعات با یه پوشه از اسامی لی چوان اومد داخل
انقدر گشتم تا بالاخره پیداش کردم
رفته بود مالزی مرتیکه ی دزد
-می خوام این مردو برام دستگیر کنین
+باید با سفارت مالزی هماهنگ کنیم مامورا رو پی فرستم برن دنبالش
-صبر کنین منم می خوام کمکتون کنم
+چجوری؟؟؟
دو پارتی که قولشو داده بودم
نصفه شب بود و هوپی رو به هر بدبختی ای بود تونستم بخوابونم
وقتی که مطمئن شدم کامل خوابیده کوله ای که توش پول بود رو برداشتم و نامه ای که برای هوپی نوشته بودم روی میز ناهار خوری گذاشتم
یواشکی از خونه زدم بیرون و به طرف اداره پلیس رفتم
.....
نگهبان جلوی در وایساده بود
با اینکه نصفه شب بود اما بیدار بود و کاملا سرحال بود
حتما تازه شیفت عوض کرده بودن
به طرف نگهبان رفتم و صداش زدم
+شما کی هستین خانوم؟؟ لطفا از اینجا برین کسی شمارو ببینه من تو دردسر میوفتم
-انقدر کافیته؟
پولارو گرفتم جلوش
+چی می خوای اینجا؟
-یه کارگاه عالی نیاز دارم
+خیله خب سریع برو تو به رفیقم میگم راهنماییت کنه
منو بردن داخل دفتر
سرهنگ تز خواب بیدار شد
+نصفه شبی اینجا چی می خوایین خانوم؟
-می خوام یه نفرو برام پیدا کنین
+همینجوری مجانی که نیستش
کیفو پر از پول رو پرت کردم روی میز و گفتم:
-کافیه؟
+هوم زیاده....خب حالا دنبال کی میگردین؟
-یه مرد به اسم لی چوان
+ما لی چوان زیاد داریم الان با مامور اطلاعات اوکی می کنم براتون لیستشونو بیارن
-اوکی
چند دقیقه بعد مامور اطلاعات با یه پوشه از اسامی لی چوان اومد داخل
انقدر گشتم تا بالاخره پیداش کردم
رفته بود مالزی مرتیکه ی دزد
-می خوام این مردو برام دستگیر کنین
+باید با سفارت مالزی هماهنگ کنیم مامورا رو پی فرستم برن دنبالش
-صبر کنین منم می خوام کمکتون کنم
+چجوری؟؟؟
دو پارتی که قولشو داده بودم
۱۸.۹k
۱۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.