در فکر تو بستم

در فکر تو بستم
چمدان را و همین فکر
مثل خوره افتاده
به جانم که بمانم
صد بار تو را دیده ام
ای غم به گمانم
انگار که یک کوه سفر
کرده از این دشت
اینقدر که خالی
شده بعد از تو جهانم
دیدگاه ها (۱)

آدم حق داره کم بیارهاماحق نداره..!!برای کسی که دوستش داره کم...

حوضچه های زیبای تنگ بستانکتنگ بستانک (بهشت گمشده ایران) شمال...

همه آرزویم این استکه ببینم از تو رویی چه زیان تو را که منهم ...

مرا در آغوش بگیربگذار در مرزهایبودنت گم شوممیخواهم برای خودم...

رفتم از شهرِ تو هرگز نگرانم نشدی ،سوختم در غم و پیگیرِ جهانم...

در عمق رویا روزها ، با یاد تو سر کرده امدر راه تو دردانه گل ...

شده ام در قفس خاطره ها زندانیدردم این است که هم دردی و هم در...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط