پارت ۴

پارت ۴
ویو ات
رفتم لباسم رو پوشیدم رفتم پایین
ات :شوگولی بیا بریم من حاضرم (کیوت)
شوگا :باش چی گفتی
ات:گفتم بیا بریم
شوگا :نه قبلش
ات:شوگولی
شوگا :کیوت باش بیا بریم.
رسیدن مغازه
ات شوگا برام بستنی هم میخری🐥
شوگا :باش برو بردار (خنده)
ات :هورااا
و آره دیگه بستنی خریدن رفتن خونه
زنگ در رو زدن
ات: من میرم باز کنم
شوگا :نخیر با این لباست (عصبی)
ات :وا چته .که با دیدن پیتزا لال شد رفت سمت شوگا
ات :بده کتت رو آویزون کنم
شوگا :تعجب چت شده مهربون شدی
ات:مهربون بودم که یهو رفتم از لبش بوسیدم و پیتزا رو قاپیدم از دستش
رفتم اتاق درم قفل کردم
شوگا:بچم تو شکه ها چی چیکار گردی نهههههه پیتزاممممم اتتتتتتت
ات :نمیدمممم (زبون در آوردم )
شوگا :اصن بیا نصف نصف باشه ؟ 🗿
ات :باش که یهو ات تو یه ثانیه نصفش رو خورد
بیا اینم صحم تو .
شوگا:ماشالله به اون معدت نترکیدی.
ات :عه مسخره نکن من میرم بخ آبم
شوگا :من کجا بخوابمممم 🗿😑
آن:بالا سرم که یهو شوگا آوند رو ات خیمه زد
ات :داری چیکار ر م میکنی
شوگا گفتی بیام بالا سرت بخوابم منم اومدم😈
ات :اصن پاشو بریم رو تخت بخوابیم بینمون بالش میزاریم
شوگا :چشم قربان عمر دیگه ای‌
و آره دیگه رفتن گرفتن کپی دن
شرط
۱۰ لایک
۱۰ کام