فیک درد عشق
فیک درد عشق
پارت سی و نه
+ خب یه چیزی بگو کوچولو
(در حال نوازش کردن اجزای صورتش)
- ...........
+ پس باید این بدن بی قرار من رو به حالت اولش برگردونی
- ولی ............
+ هیس چیزی نگو(دستش رو گذاشت رو لباش)
حرفاش تن و بدنم رو لرزوند یعنی چی که به حالت اولش برش گردونم
من هنوز امادگیش رو نداشتم و این داشت دیوونم میکرد
- من امادگیش رو ندارم
+ خودم امادت میکنم
- ولی دستت زخمیه
من فعلا میرم خدافظ
همین که از جام بلند شدم و قدمی به سمت در برداشتم محکم دستم کشیده شد و با ضربه ی شدیدی افتادم روی تخت
میدونستم که بالای سرم وایساده پس چشمام رو بستم تا از خجالت اب نشم
+ اینجا فرار کردن معنی نداره
- گفتم که اماده نیستم بندازش یه روز دیگه
+ ولی تا جایی که من میدونم تو ببشتر به من احتیاج داری
- ........
+ این بدن داغ کرده
این نفس نفس زدنا بنظرت برای چیه؟
- نه من فعلا......
دوباره بیخبر لباش رو روی لبام گذاشت!
خواستم با هل دادن از خودم جداش کنم که با دستای عضلانیش دستام رو بالای سرم محکم گرفت
+ اینقدر اذیت نکن جوجه
-...........
دستای بزرگش رو برد سمت لباسم و تو یه حرکت کامل درش اورد
دستاش رو اروم روی اجزای بدنم میکشد و بعضی وقتا یه فشار ریزی میداد که با همون فشار کوچیک بدنم کبود شد
+ مقاومت فایده ای نداره
بهتره از فرصتی که داری استفاده کنی
با اون لمس کردن های متعدد دیگه رسما داشت کاری میکرد که لال بشم
اونقدر این کارش دلنشین بود که عین بچه ی شیش ماهه حرف زدن رو به کل فراموش کردم
+ مثل اینکه واقعا زبونت رو موش خورده
لمس کردن شکمم به وسط رونام رسیده بود
با اولین لمسش بدنم خیلی ریز لرزید طوری که فقط خودم متوجه شدم
نمیدونم چرا ولی با یه لمس خیلی ریز از طرفش این حالت بهم دست داده بود
- حالم بده
+ بنظرت برای چیه؟
برای این حالتی که توش قرار داریه
- ..........
اینبار دیگه لباس های زیرم رو از تنم کند
و شروع به بازی با سینه هام کرد
- نکن(صدای لرزون)
+ پس دوست داری ولی به زبون نمیاریش
- حالم خیلی بده بزار برم
+ این حال بدت رو فقط من میتونم درست بکنم
پس دیگه مقاومت نکن و بزار کارم رو بکنم
بدنم رو براش رها کردم و اختیار کامل رو دادم دستش
دیگه نمیتونستم تحمل کنم و مطمئنم که اگر از این اتاق برم بیرون دوباره با پای خودم برمیگردم
وقتی دید که کامل خودم رو رها کردم با یه لبخند پیروزمندانه کارش رو شروع کرد
(از این جا به بعد دیگه اص.مات اگر دوس ندارید نخونید♥️🙏)
پارت سی و نه
+ خب یه چیزی بگو کوچولو
(در حال نوازش کردن اجزای صورتش)
- ...........
+ پس باید این بدن بی قرار من رو به حالت اولش برگردونی
- ولی ............
+ هیس چیزی نگو(دستش رو گذاشت رو لباش)
حرفاش تن و بدنم رو لرزوند یعنی چی که به حالت اولش برش گردونم
من هنوز امادگیش رو نداشتم و این داشت دیوونم میکرد
- من امادگیش رو ندارم
+ خودم امادت میکنم
- ولی دستت زخمیه
من فعلا میرم خدافظ
همین که از جام بلند شدم و قدمی به سمت در برداشتم محکم دستم کشیده شد و با ضربه ی شدیدی افتادم روی تخت
میدونستم که بالای سرم وایساده پس چشمام رو بستم تا از خجالت اب نشم
+ اینجا فرار کردن معنی نداره
- گفتم که اماده نیستم بندازش یه روز دیگه
+ ولی تا جایی که من میدونم تو ببشتر به من احتیاج داری
- ........
+ این بدن داغ کرده
این نفس نفس زدنا بنظرت برای چیه؟
- نه من فعلا......
دوباره بیخبر لباش رو روی لبام گذاشت!
خواستم با هل دادن از خودم جداش کنم که با دستای عضلانیش دستام رو بالای سرم محکم گرفت
+ اینقدر اذیت نکن جوجه
-...........
دستای بزرگش رو برد سمت لباسم و تو یه حرکت کامل درش اورد
دستاش رو اروم روی اجزای بدنم میکشد و بعضی وقتا یه فشار ریزی میداد که با همون فشار کوچیک بدنم کبود شد
+ مقاومت فایده ای نداره
بهتره از فرصتی که داری استفاده کنی
با اون لمس کردن های متعدد دیگه رسما داشت کاری میکرد که لال بشم
اونقدر این کارش دلنشین بود که عین بچه ی شیش ماهه حرف زدن رو به کل فراموش کردم
+ مثل اینکه واقعا زبونت رو موش خورده
لمس کردن شکمم به وسط رونام رسیده بود
با اولین لمسش بدنم خیلی ریز لرزید طوری که فقط خودم متوجه شدم
نمیدونم چرا ولی با یه لمس خیلی ریز از طرفش این حالت بهم دست داده بود
- حالم بده
+ بنظرت برای چیه؟
برای این حالتی که توش قرار داریه
- ..........
اینبار دیگه لباس های زیرم رو از تنم کند
و شروع به بازی با سینه هام کرد
- نکن(صدای لرزون)
+ پس دوست داری ولی به زبون نمیاریش
- حالم خیلی بده بزار برم
+ این حال بدت رو فقط من میتونم درست بکنم
پس دیگه مقاومت نکن و بزار کارم رو بکنم
بدنم رو براش رها کردم و اختیار کامل رو دادم دستش
دیگه نمیتونستم تحمل کنم و مطمئنم که اگر از این اتاق برم بیرون دوباره با پای خودم برمیگردم
وقتی دید که کامل خودم رو رها کردم با یه لبخند پیروزمندانه کارش رو شروع کرد
(از این جا به بعد دیگه اص.مات اگر دوس ندارید نخونید♥️🙏)
۲.۴k
۰۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.