تاریکی... این مادهٔ غلیظ سیال که در همه جا و در همه چیز ت
تاریکی... این مادهٔ غلیظ سیال که در همهجا و در همهچیز تراوش میکند. من به آن خو گرفته بودم. در تاریکی بود که افکار گم شده، ترسهای فراموش شده، افکار مهیب باور نکردنی که نمیدانستم در کدام گوشه مغزم پنهان شده بود، همه از سر نو جان میگرفت، راه میافتاد و به من دهن کرجی میکرد...
- تنها مرگ است که دروغ نمیگوید
- تنها مرگ است که دروغ نمیگوید
۱۴.۳k
۲۷ بهمن ۱۴۰۰