part8
part8
چند سال بعد
علی:
تقریبا 2سال از اولین اهنگ میگذره تو این مدت دوستای زیادی پیدا کردم
همشون ادمای باحالین و از همشون مهم تر تاراس که واقعا مث نیکا برام مهمه اون همیشه پشتم بوده و بهترین رفیقمه ولی من واقعا عاشقشم عاشق اون چشای مشکیش موهای فرش مهربونیاش حتی بد اخلاقیاش
ولی چه کنیم که اون با یه پسره دیگه به ارمین وارد رابطه شده بد از اینکه فهمیدم تارا ارمینو دوس داره واقعا حالم اوکی نبود بخاطر همین میخندمونرسیدی کجایی تلخ تهران و بقیه رو نوشتم امروز بلاخره اولین کنسرتمه تارا دیگه گیتار نمیزنه و من بند خودمو دیگه دارم و تارا یجورایی مدیر برنامم هستش همیشه هوامو داره واقعا نمی فهمم این همه چرا براش مهمم
تارا:
امروز اولین کنسرت علیه چند ساعت دیگه کنسرت شروع میشه و ماهم همگی اماده ایم من تو این دوسال با یه پسره اشنا شدم سر یه شرط بندی مجبو شدم بااهاش وارد رابطه بشم ولی من ازش متنفرم مرتیکه لاشی
ولی مجبورم یه مدتی تحملش کنم
راوی:
تو این دوسال متین و نیکا هم بهم اعتراف کردن و بلاخره باهم رل زدن(اگه میخواید اعتراف متین نیکارو بزارم کامنت کنید)و واقعا همدیگرو دوس دارن
#زخم_بازمن
#علی_یاسینی
#رمان
راضی هستید تا اینجا از رمان ایده ای داشتید بگید بهم
چند سال بعد
علی:
تقریبا 2سال از اولین اهنگ میگذره تو این مدت دوستای زیادی پیدا کردم
همشون ادمای باحالین و از همشون مهم تر تاراس که واقعا مث نیکا برام مهمه اون همیشه پشتم بوده و بهترین رفیقمه ولی من واقعا عاشقشم عاشق اون چشای مشکیش موهای فرش مهربونیاش حتی بد اخلاقیاش
ولی چه کنیم که اون با یه پسره دیگه به ارمین وارد رابطه شده بد از اینکه فهمیدم تارا ارمینو دوس داره واقعا حالم اوکی نبود بخاطر همین میخندمونرسیدی کجایی تلخ تهران و بقیه رو نوشتم امروز بلاخره اولین کنسرتمه تارا دیگه گیتار نمیزنه و من بند خودمو دیگه دارم و تارا یجورایی مدیر برنامم هستش همیشه هوامو داره واقعا نمی فهمم این همه چرا براش مهمم
تارا:
امروز اولین کنسرت علیه چند ساعت دیگه کنسرت شروع میشه و ماهم همگی اماده ایم من تو این دوسال با یه پسره اشنا شدم سر یه شرط بندی مجبو شدم بااهاش وارد رابطه بشم ولی من ازش متنفرم مرتیکه لاشی
ولی مجبورم یه مدتی تحملش کنم
راوی:
تو این دوسال متین و نیکا هم بهم اعتراف کردن و بلاخره باهم رل زدن(اگه میخواید اعتراف متین نیکارو بزارم کامنت کنید)و واقعا همدیگرو دوس دارن
#زخم_بازمن
#علی_یاسینی
#رمان
راضی هستید تا اینجا از رمان ایده ای داشتید بگید بهم
۳.۸k
۰۷ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.