p6
زوشی
دوست...اولین باره همچین چیزی از یکی میشنوم..چرا اینطور جوابشو دادم...
اون پوست سفیدش..موهای لخت و بلند رو چشمش...یا اون صدای اروم و دخترونش...اندام لاغر و جذابش..این دختر با این شکلش بازم بینظیره...
ات : مواظب خودت باش..جیه جیه*لبخند*(جیه جیه به چینی به معنی خواهر بزرگه هست)
بعد حرفش ازم دور شد
زوشی : صبر کن!
صدامو نشنید...بهم گف خواهر بزرگه؟...تا جایی که شنیدم..همه مسخرم میکردن و حرفای نژاد پرستانه تحویلم میدادن...اما این...از ته دلش حرفشو زد..خواهر بزرگه...
جیهوپ : هی هوانگ؟
با صدای اشنا برگشتم. جیهوپ بود
جیهوپ : واووو اون گونه رو تو کشتی؟ چقد بزرگه
زوشی : هی..جیهوپ
جیهوپ : هوم؟
زوشی : فک میکنی گونه های غیر عادی چرا اسم و فامیل دارن
جیهوپ : هوم؟..تا حالا به این فکر نکردم.چطور؟
زوشی : یکم بهش فکر کن...بچه های یتیم بدون اسم براشون شماره میزارن...چرا گونه هایی که حتی نمیتونن حرف بزنن اسم و فامیل دارن...
جیهوپ : نمیدونم...میگم چت شده..اتفاقی افتاد من نبودم؟ راستی..اون گونه ماده چی شد؟
زوشی : ن..نگرفتمش
جیهوپ : چ..چرا..میدونی چقد خطرناکه..
زوشی : جیهوپ!..تو نداری به حرفام گوش میدی!
جیهوپ : خو بگو چی میخوای بگی میدونی اگه جین بفهمه چه بلایی سرمون میاد...رییس بیخیال بشه جین بیخیال نمیشه
زوشی : اون دوتا حرومزاده واسم مهم نیستن!*داد*
جیهوپ :....
زوشی : جیهوپ...وقتی نبودی..حرفایی شنیدم که از خودم متنفر شدم...تمام مدت داشتم انسان بیگناه میکشتم
جیهوپ : د..داری درباره چی حرف میزنی؟
زوشی : اون عوضی رو میکشم که تقاص تمام کاراشو پس بده...
جیهوپ : یعنی چی..میخوای بگی همه چی زیر سر اونه
زوشی : جیهوپ..تو به دکترایی که میرن و میان توجهی نکردی؟..دلیل جیغ و دادا و درخواست کمکایی که ما بهشون توجه نمیکنیم...اون حرومزاده...حتی به زیر دستاشم رحم نمیکنه..بفهمه فقد...من و تو جز قربانی هاش میشیم...هیچ وقت دیگه نمیخوام اون صورتشو ببینم
جیهوپ : میخوای چیکار کنیم؟
زوشی : برنمیگریم..فوقش میگن که مردیم..
لباسای کارمو در اوردم و انداختم جفت اون گونه مرده و کیفمو بردم و شروع کردیم راه رفتن
جیهوپ : نگفتی...اون گونه رو تو کشتی؟
زوشی : نه..اون میخواست منو بکشه
جیهوپ : خب...اون گونه چی شد؟
زوشی :..اون گونه...نجاتم داد
جیهوپ : هوم؟
زوشی : ناراحتی تو چشماش موج میزد...نمیدونم چه دردی کشیده...فقد میخواست برادرشو نجات بده
جیهوپ : برادرش کیه؟
زوشی : جئون جونگ کوک
جیهوپ : هااا خدایی اون حیوون برادرشه...خیلی وحشیه
دوست...اولین باره همچین چیزی از یکی میشنوم..چرا اینطور جوابشو دادم...
اون پوست سفیدش..موهای لخت و بلند رو چشمش...یا اون صدای اروم و دخترونش...اندام لاغر و جذابش..این دختر با این شکلش بازم بینظیره...
ات : مواظب خودت باش..جیه جیه*لبخند*(جیه جیه به چینی به معنی خواهر بزرگه هست)
بعد حرفش ازم دور شد
زوشی : صبر کن!
صدامو نشنید...بهم گف خواهر بزرگه؟...تا جایی که شنیدم..همه مسخرم میکردن و حرفای نژاد پرستانه تحویلم میدادن...اما این...از ته دلش حرفشو زد..خواهر بزرگه...
جیهوپ : هی هوانگ؟
با صدای اشنا برگشتم. جیهوپ بود
جیهوپ : واووو اون گونه رو تو کشتی؟ چقد بزرگه
زوشی : هی..جیهوپ
جیهوپ : هوم؟
زوشی : فک میکنی گونه های غیر عادی چرا اسم و فامیل دارن
جیهوپ : هوم؟..تا حالا به این فکر نکردم.چطور؟
زوشی : یکم بهش فکر کن...بچه های یتیم بدون اسم براشون شماره میزارن...چرا گونه هایی که حتی نمیتونن حرف بزنن اسم و فامیل دارن...
جیهوپ : نمیدونم...میگم چت شده..اتفاقی افتاد من نبودم؟ راستی..اون گونه ماده چی شد؟
زوشی : ن..نگرفتمش
جیهوپ : چ..چرا..میدونی چقد خطرناکه..
زوشی : جیهوپ!..تو نداری به حرفام گوش میدی!
جیهوپ : خو بگو چی میخوای بگی میدونی اگه جین بفهمه چه بلایی سرمون میاد...رییس بیخیال بشه جین بیخیال نمیشه
زوشی : اون دوتا حرومزاده واسم مهم نیستن!*داد*
جیهوپ :....
زوشی : جیهوپ...وقتی نبودی..حرفایی شنیدم که از خودم متنفر شدم...تمام مدت داشتم انسان بیگناه میکشتم
جیهوپ : د..داری درباره چی حرف میزنی؟
زوشی : اون عوضی رو میکشم که تقاص تمام کاراشو پس بده...
جیهوپ : یعنی چی..میخوای بگی همه چی زیر سر اونه
زوشی : جیهوپ..تو به دکترایی که میرن و میان توجهی نکردی؟..دلیل جیغ و دادا و درخواست کمکایی که ما بهشون توجه نمیکنیم...اون حرومزاده...حتی به زیر دستاشم رحم نمیکنه..بفهمه فقد...من و تو جز قربانی هاش میشیم...هیچ وقت دیگه نمیخوام اون صورتشو ببینم
جیهوپ : میخوای چیکار کنیم؟
زوشی : برنمیگریم..فوقش میگن که مردیم..
لباسای کارمو در اوردم و انداختم جفت اون گونه مرده و کیفمو بردم و شروع کردیم راه رفتن
جیهوپ : نگفتی...اون گونه رو تو کشتی؟
زوشی : نه..اون میخواست منو بکشه
جیهوپ : خب...اون گونه چی شد؟
زوشی :..اون گونه...نجاتم داد
جیهوپ : هوم؟
زوشی : ناراحتی تو چشماش موج میزد...نمیدونم چه دردی کشیده...فقد میخواست برادرشو نجات بده
جیهوپ : برادرش کیه؟
زوشی : جئون جونگ کوک
جیهوپ : هااا خدایی اون حیوون برادرشه...خیلی وحشیه
۴۲.۲k
۰۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.