❤ عاشق که باشی ، دست خیالش را می گیری ، می بری شهر را ببی
❤ عاشق که باشی ، دست خیالش را می گیری ، می بری شهر را ببیند ،
دو قدم جلوتر راه می روی که دستش را بکشی ! باید بگوید آرام تر ! باید بگویی دلتنگی !
عاشق که باشی ... خاطره هایش را می ریزی توی جیب هایت ، هر چند دقیقه یکی شان را می چشی ...
عاشق که باشی مزه ی خاطره هایت شور است !
عاشق که باشی همیشه پاییز است ، همیشه حواست دست باد !
عاشق که باشی ، دنیایت سفید است و سیاه !
عاشق که باشی ، آواره ای ...•• راستی ... عاشقی ؟ ••❤
دو قدم جلوتر راه می روی که دستش را بکشی ! باید بگوید آرام تر ! باید بگویی دلتنگی !
عاشق که باشی ... خاطره هایش را می ریزی توی جیب هایت ، هر چند دقیقه یکی شان را می چشی ...
عاشق که باشی مزه ی خاطره هایت شور است !
عاشق که باشی همیشه پاییز است ، همیشه حواست دست باد !
عاشق که باشی ، دنیایت سفید است و سیاه !
عاشق که باشی ، آواره ای ...•• راستی ... عاشقی ؟ ••❤
۸.۳k
۱۸ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.