V... RHS:
V... RHS:
ارسلان: دیانا هنوز قهری؟
دیانا: نه ارسلان
ارسلان: پس بزار هرکاری میخوام بکنم
دیانا: ارسلااننننن
ارسلان: نترس بابا نمیتونم اذیتت کنم
دیانا: خوبه پس چی
ارسلان: لباساش رو در آوردم و بغلش کردمو خوابوندمش روتخت و خودمم از پشت بغلش کردم و دستمو رو بدنش کشیدم و س.ی .ن.ه
هاشو فشار میدادم
دیانا: خوابم میاد
ارسلان: بخواب
دیانا: آخه دردم میاد اینجوری میکنی
ارسلان: نچ ولت نمیکنم
دیانا: باشه
__________________________________
دیانا: از خواب پاشدم لخت لخت تو بغل ارسلان بودم... سردمم شده بود ... هر جوری سعی میکردم بیدار نمیشد
ارسلان: بخواب وول نخور
دیانا: پاشو سردمه
ارسلان: یه روز بزار راحت بخوابم .
دیانا ؛ میگم پاشو بریم سیسمونی بگیریممم
ارسلان: هوفففف
دیانا: پاشو دیگه
ارسلان: دوباره با دستام بدنشو نوازش کردم
دیانا: ارسلان پاشو منو لخت کردی دارم از سرما میمیرم
ارسلان: اول باید یه کار کنی
دیانا: چیکاررر
ارسلان: باید بزاری یکم تعمتو بچشم
دیانا: ارسلان حاملم ها
ارسلان: ای بابا اونجوری نه میخوان س.ی.ن.ت.رو بخورم
دیانا: ارسلاننن پاشو داری هزیون میگی
ارسلان: پاشدم رفتم بغلش و لبامو قفل لباش کردم و بعد ۵ مین ولش کردم و یکم با س.ی.ن.ش ور رفتم و بعدش بلندش کردم
دیانا: ...
ارسلان: دیانا هنوز قهری؟
دیانا: نه ارسلان
ارسلان: پس بزار هرکاری میخوام بکنم
دیانا: ارسلااننننن
ارسلان: نترس بابا نمیتونم اذیتت کنم
دیانا: خوبه پس چی
ارسلان: لباساش رو در آوردم و بغلش کردمو خوابوندمش روتخت و خودمم از پشت بغلش کردم و دستمو رو بدنش کشیدم و س.ی .ن.ه
هاشو فشار میدادم
دیانا: خوابم میاد
ارسلان: بخواب
دیانا: آخه دردم میاد اینجوری میکنی
ارسلان: نچ ولت نمیکنم
دیانا: باشه
__________________________________
دیانا: از خواب پاشدم لخت لخت تو بغل ارسلان بودم... سردمم شده بود ... هر جوری سعی میکردم بیدار نمیشد
ارسلان: بخواب وول نخور
دیانا: پاشو سردمه
ارسلان: یه روز بزار راحت بخوابم .
دیانا ؛ میگم پاشو بریم سیسمونی بگیریممم
ارسلان: هوفففف
دیانا: پاشو دیگه
ارسلان: دوباره با دستام بدنشو نوازش کردم
دیانا: ارسلان پاشو منو لخت کردی دارم از سرما میمیرم
ارسلان: اول باید یه کار کنی
دیانا: چیکاررر
ارسلان: باید بزاری یکم تعمتو بچشم
دیانا: ارسلان حاملم ها
ارسلان: ای بابا اونجوری نه میخوان س.ی.ن.ت.رو بخورم
دیانا: ارسلاننن پاشو داری هزیون میگی
ارسلان: پاشدم رفتم بغلش و لبامو قفل لباش کردم و بعد ۵ مین ولش کردم و یکم با س.ی.ن.ش ور رفتم و بعدش بلندش کردم
دیانا: ...
۲۶.۷k
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.