قبوله

قبوله
ویو جونکوک
بعد این حرفش خیلی تعجب کردم ولی من ازش خوشم نمیومد پس خیلی بیخیال گفتم ,,باشه,,
_ الان بریم عمارت کار هاتو از فردا شروع کن
+ باشه
بنده: سوار ماشین شدن و سکوتی بینشون حکم فرما بود...

✨تو عمارت
_‌ آجوما
(علامت آجوما: ^)
^ بله پسرم
_ به همه خدمتکار ها بگو جمع شن
^ چشم

همه ی خدمتکار ها جمع شدن

_ ساکت(عربده)
خدمتکار ها خفه شدن
_ این دختر(رو به لونا) خدمتکار جدیده از فردا هم کارش شروع میشه نبینم وظیفه های خودتون رو گردن بقیه بندازین
خدمکتارها: چشم
_ آفرین
_ لونا آجوما اتاقت رو نشون میده
_ سون مین(دست راست کوک)
( علامت سون مین : $)
$ جانم
ویو سون مین
وقتی کوک صدام کرد رفتم پیشش و یه دختر خیلی کراش و داف دیدم فکر کنم خدمتکار جدیده بنظرم بهش درخواست بدم بنظرم هم سینگله
$ به به چه بانوی زیبایی(لبخند کراشعلی)
+ ممنونم همیچنین شماهم جذاب هستید(لبخند ملیح )
_ اهم(نگاه های ترسناک) لاس زدنتون تموم شد من بگم
$ بفرما
_ هکر باند جی وو کشته شده بخاطر همین یه هکر جدید میخوایم
$ بنظرم آشنا نیاریم چون خونشون گردنمون میوفته
_ اوهوم
+ ببخشیدا ولی من رشتم کامپیوتره شاید بتونم کمک کنم
_ اوکی بیاید اتاقم
کوک رفت تو اتاق سون مین و لونا عین جوجه اردک پشتش رفتن
ویو لونا
وایی چه قلطی کردما ولی خداییش سون مین چه کراشهههههههههه

بچه ها حالم خوب نیست کم نوشتم🥲