پاذت نوزده ادامه
پاذت نوزده ادامه
کوک ، چیکار کرد تو رو بغل کرد تا صبح من یه بار دیگه ببینمش خودم میکشمش و بعد رو ا.ت خیمه میزنه و میگه تو مال منی و قرار نیست کسی به چیزی که مال کنه دست بزنه و بعد ا.تو میبوسه
فلش بک به فردا
کوک ا.ت من باید برای یه کاری برم یه چند روز به جوجو (یه جزیره تو کره)
ا.ت ، خوب باشه کی میری
کوک یه ساعت دیگه پرواز دارم
ا.ت ، پس چرا زود تر نگفتی
کوک، یادم رفت
ا.ت ، اوک پس لباس مباساتو بردار
کوک، ور داشتم
یه ساعت بعد
کوک ، ا.ت من رفتم
ا.ت ، اومدم خدافظ
کوک، خدافظ و بعد ا.ت لب کوکو میبوسه
و کوک میره
یه هفته بعد
ا.ت ویو
آه الان به هفتس رفته هرچی زنگ میزنم جواب نمیده فقط بعضی وقتا اونم خیلی کوتاه و یکم سرد دیگه داره دیوونم میکنه بهتر خودم برم پیشش خونه هم نمیاد که برای امشب بلیط هواپیما گرفتم آقای جوئن دیگه صبر منم حدی داره
وسایلمو جمع کردم و رفتم فرودگاه
بعد از نیم ساعت سوار هوا پیما شدم که بعد از چهار ساعت رسیدیم من میدونستم کوک کجا هتل میگیره چون تو لپ تاپبش دیده بودم کجا رو رزرو کره رفتم ساعت حدود دوازده شب بود اتاقشو از خدمت کار پرسیدم و اون گفت نمی تونه بده منم گفتم یکم پول بدم بهش و بلاخره راضی شد یکم دیگه رو اون پول گذاشتم تا رمز درو هم بگه (دیدید تو کره اکثرا درا رمز داره از اونا )
رفتم و از تو اتاق صدای خنده و حرف میومد اشک تو چشمام جمع شد هزار تا فکرو خیال کردم تا درو وا کردم رو زمین همش رز سیاه و شمع بود انقد استرس داشتم که به روز ادامه راهو دیدم یواش یواش رفتم داخل و بعد با اون سحنه خوشگم زد اون اون کوک بود که داشت
خمارییییی این پارت شرط داره
کامنت ۲۰
لایک ۵تا 😁😁😁😁
کوک ، چیکار کرد تو رو بغل کرد تا صبح من یه بار دیگه ببینمش خودم میکشمش و بعد رو ا.ت خیمه میزنه و میگه تو مال منی و قرار نیست کسی به چیزی که مال کنه دست بزنه و بعد ا.تو میبوسه
فلش بک به فردا
کوک ا.ت من باید برای یه کاری برم یه چند روز به جوجو (یه جزیره تو کره)
ا.ت ، خوب باشه کی میری
کوک یه ساعت دیگه پرواز دارم
ا.ت ، پس چرا زود تر نگفتی
کوک، یادم رفت
ا.ت ، اوک پس لباس مباساتو بردار
کوک، ور داشتم
یه ساعت بعد
کوک ، ا.ت من رفتم
ا.ت ، اومدم خدافظ
کوک، خدافظ و بعد ا.ت لب کوکو میبوسه
و کوک میره
یه هفته بعد
ا.ت ویو
آه الان به هفتس رفته هرچی زنگ میزنم جواب نمیده فقط بعضی وقتا اونم خیلی کوتاه و یکم سرد دیگه داره دیوونم میکنه بهتر خودم برم پیشش خونه هم نمیاد که برای امشب بلیط هواپیما گرفتم آقای جوئن دیگه صبر منم حدی داره
وسایلمو جمع کردم و رفتم فرودگاه
بعد از نیم ساعت سوار هوا پیما شدم که بعد از چهار ساعت رسیدیم من میدونستم کوک کجا هتل میگیره چون تو لپ تاپبش دیده بودم کجا رو رزرو کره رفتم ساعت حدود دوازده شب بود اتاقشو از خدمت کار پرسیدم و اون گفت نمی تونه بده منم گفتم یکم پول بدم بهش و بلاخره راضی شد یکم دیگه رو اون پول گذاشتم تا رمز درو هم بگه (دیدید تو کره اکثرا درا رمز داره از اونا )
رفتم و از تو اتاق صدای خنده و حرف میومد اشک تو چشمام جمع شد هزار تا فکرو خیال کردم تا درو وا کردم رو زمین همش رز سیاه و شمع بود انقد استرس داشتم که به روز ادامه راهو دیدم یواش یواش رفتم داخل و بعد با اون سحنه خوشگم زد اون اون کوک بود که داشت
خمارییییی این پارت شرط داره
کامنت ۲۰
لایک ۵تا 😁😁😁😁
۵.۶k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.