پارت نوزدهم
پارت نوزدهم
شوگا بود
میاد سمت ا.ت و دستای ا.تو میگیره و میگه
شوگا ، ا.ت خوبی چیزیت نشده بهت آسیب نزد که بیا باید بریم
ا.ت شوگا سب کن من خوبم واینکه ..
کوک، اون هیجا با تو نمیاد
سوگا، تو چیکارش هستی مگه تقاص اون شب که دستاتو به ا.ت زدیو پس میگیرم
کوک، از کی تا حالا برای دست زدن به دوس دخترم باید از شما اجازه بگیرم
شوگا ا.ت این چی میگه
کوک ، کری مگه حالا هم دستتو از روی دست ا.ت بکش و کوک ا.تو میکشه تو بغل خودش که
شوگا ، هیچ کس حق ندارد دستش بهت بخوره فهمیدی روبه ا.ت
ا.ت ، شوگا بس کن چت شده تو (سرو بی احساس)
شوگا من چم شده میفهمی
بعد اصلحرو کشی و به کوک گفت یا ولش میکنی یا میکشمتون که کوک بخاطر خواهشای اوت اونو ول میکنه تو همین هین شوگا دست ا.تو میگیره و از خونه میبره بیرون و سوار ماشین میکنه
و بعد از چند ساعت میرسن یه جایی
شوگا، ا.ت پیاده شو
ا.ت، تو چرا
شوگا فقط بیا پایین و بعد باهم میرن توی عمارت و شوگا میگه که ا.ت برو تو اتاق ا.تم میره شوگا میاد پیشش و ا.ت رو که روتخت نشسته بود رو میخوابونه رو تخت و سرشو میزاره رو سینه ا.ت و کمرشو محکم بغل میکنه
ا.ت ، شوگا ول کن منو
شوگا ، هیششش میدونم تو برای من نیستی اما فقط همین امشب بزار همین جوری ازت آرامش بگیرم لطفاً
ا.ت ، شوگا این کارت درست نیست
شوگا ، فک کردی نمی دونم تو میدونی چقد دوست دارم میدونی میتونم برات چیکارا کنم ها میدونم (با گریه و بغز )
ا.ت، شوگا ....
شوگا، هیس بزار بخوابم و بعد تو بغل ا.د خوابش میبره
ا.ت هم میخوابه
صبح شوگا پاشدم دیدم ا.ت مثل بچه ها خوابیده دلم نیومد بیدارش کنم و فقط بهش نگاه کردن و یه بوس کوچیک رو ترقوه هاش که از لباسش بیرون بود گذاشتم و رفتم بیرون چون میدونستم کوک منو زود پیدا میکنه و امروز خودمم دارم از کره میرم برای همیشه
کوک ویو
دارم دیوونه میشم پس کجاس جیمینننن(داد)
جیمین پیداشد دیگه واقعا پیداش کردم و ادرسو میده کوک
و کوک میرسه و کل خونرو میگرده و میبینه ا.ت مثل یه گربه خوابیده تا کوک میاد ا.ت هم کم کم چشماشو وا میکنه
کوک ، ا.ت خوبی جاییت آسیب ندیده
ا.ت، من خوبم
کوک، اون اون شوگا باهات چیکار کرد ها بهمن بگو
ا.ت ، میشه اول بریم باشه باشه بریم و میرن تو ماشین میشینن و بعد از چند ساعت میرسن خونه
کوک خب حالا بگو
ا.ت، باشه خب شوگا که منو دیشب برد خونه خودش اولش منو برد تو اتاق و بعد از من خودش اومد تو منو بغل کرد و روتخت خوابید منم گفتم شوگا بسه ولم کن ولی فایده ای نداشت و اون گفت میدونم برای من نیستی اما فقط بزار همین جوری بمونم فقط یکم و بعد از چند مین خوابش برد منم خوابیدم که وقتی بلند شدم با تو روبه رو شدم (خیلی خونسرد )
کوکداغ کرده بود و قرمز شده بود
بقیش جانشد آلان میزارم
شوگا بود
میاد سمت ا.ت و دستای ا.تو میگیره و میگه
شوگا ، ا.ت خوبی چیزیت نشده بهت آسیب نزد که بیا باید بریم
ا.ت شوگا سب کن من خوبم واینکه ..
کوک، اون هیجا با تو نمیاد
سوگا، تو چیکارش هستی مگه تقاص اون شب که دستاتو به ا.ت زدیو پس میگیرم
کوک، از کی تا حالا برای دست زدن به دوس دخترم باید از شما اجازه بگیرم
شوگا ا.ت این چی میگه
کوک ، کری مگه حالا هم دستتو از روی دست ا.ت بکش و کوک ا.تو میکشه تو بغل خودش که
شوگا ، هیچ کس حق ندارد دستش بهت بخوره فهمیدی روبه ا.ت
ا.ت ، شوگا بس کن چت شده تو (سرو بی احساس)
شوگا من چم شده میفهمی
بعد اصلحرو کشی و به کوک گفت یا ولش میکنی یا میکشمتون که کوک بخاطر خواهشای اوت اونو ول میکنه تو همین هین شوگا دست ا.تو میگیره و از خونه میبره بیرون و سوار ماشین میکنه
و بعد از چند ساعت میرسن یه جایی
شوگا، ا.ت پیاده شو
ا.ت، تو چرا
شوگا فقط بیا پایین و بعد باهم میرن توی عمارت و شوگا میگه که ا.ت برو تو اتاق ا.تم میره شوگا میاد پیشش و ا.ت رو که روتخت نشسته بود رو میخوابونه رو تخت و سرشو میزاره رو سینه ا.ت و کمرشو محکم بغل میکنه
ا.ت ، شوگا ول کن منو
شوگا ، هیششش میدونم تو برای من نیستی اما فقط همین امشب بزار همین جوری ازت آرامش بگیرم لطفاً
ا.ت ، شوگا این کارت درست نیست
شوگا ، فک کردی نمی دونم تو میدونی چقد دوست دارم میدونی میتونم برات چیکارا کنم ها میدونم (با گریه و بغز )
ا.ت، شوگا ....
شوگا، هیس بزار بخوابم و بعد تو بغل ا.د خوابش میبره
ا.ت هم میخوابه
صبح شوگا پاشدم دیدم ا.ت مثل بچه ها خوابیده دلم نیومد بیدارش کنم و فقط بهش نگاه کردن و یه بوس کوچیک رو ترقوه هاش که از لباسش بیرون بود گذاشتم و رفتم بیرون چون میدونستم کوک منو زود پیدا میکنه و امروز خودمم دارم از کره میرم برای همیشه
کوک ویو
دارم دیوونه میشم پس کجاس جیمینننن(داد)
جیمین پیداشد دیگه واقعا پیداش کردم و ادرسو میده کوک
و کوک میرسه و کل خونرو میگرده و میبینه ا.ت مثل یه گربه خوابیده تا کوک میاد ا.ت هم کم کم چشماشو وا میکنه
کوک ، ا.ت خوبی جاییت آسیب ندیده
ا.ت، من خوبم
کوک، اون اون شوگا باهات چیکار کرد ها بهمن بگو
ا.ت ، میشه اول بریم باشه باشه بریم و میرن تو ماشین میشینن و بعد از چند ساعت میرسن خونه
کوک خب حالا بگو
ا.ت، باشه خب شوگا که منو دیشب برد خونه خودش اولش منو برد تو اتاق و بعد از من خودش اومد تو منو بغل کرد و روتخت خوابید منم گفتم شوگا بسه ولم کن ولی فایده ای نداشت و اون گفت میدونم برای من نیستی اما فقط بزار همین جوری بمونم فقط یکم و بعد از چند مین خوابش برد منم خوابیدم که وقتی بلند شدم با تو روبه رو شدم (خیلی خونسرد )
کوکداغ کرده بود و قرمز شده بود
بقیش جانشد آلان میزارم
۵.۵k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.