وقتی بازیت داد ولی تو هم دست کمی از اون نداشتی
وقتی بازیت داد ولی تو هم دست کمی از اون نداشتی
پارت نهم
__
ویو ا.ت
تو دفتر نشسته بودم ...خوبه که خواهرم هنوز من رو ندیده البته ...هر کاری کنم امشب من رو میبینه چون سهام دار ها امشب جلسه گذاشتن
تو افکار خودم بودم که در زده شد
+بله؟!
&رییس منم منشی شما
+ش،ت شت ...جیهو ...هی جیهو
@هوم؟!
+من قایم میشم بگو رئیس شرکت تویی خب ؟!
@چی اما...
در باز شد
@اهم ...بفرمایید
&جناب پارک گفتن بهتون بگم ...که ، که جلسه ساعت نه شروع میشه
@باشه میتونی بری
دختره برگشت بره که یکدفعه برگشت
&فضولی نباشه ...اما کت و کیف دخترانه اینجا چیکار میکنه ؟!
+شت(آروم)
@اون ...چیزه ...میدونی یعنی ...
&اوکی اوکی رئیس فهمیدم دختر آورده بودید و ...بقیش مهم نیست ...من میرم (لبخند)
@ممنون برو
دختره رفت بیرون
+خدایا
پرش زمانی به بعد از جلسه
&ت،تو نگفته بودی رئیس اینجایی
+من ...
&خفه شوو ...هه ...با خودت چی فکر کردی ها؟!...حس ترحم پیدا کردی ؟!...این کار رو باید زمانی میکردی که داشتی یونگ وو رو میکشتی میکردی نه الان
+ببند دهنت روو ...یکبار بیشتر بهت نمیگم ....من اینکار رو نکردم فهمیدی ؟!...من آدمای ضعیف رو نمیکشم ....
&فکر کردی باور میکنم ...درغگو عو،ضی
سمت کشور میزش رفت ...به پرونده رو باز کرد و از لاش برگه گرفت و برگه ها رو پرت کرد تو صورت خواهرش
+سواد داری ؟!...باید داشته باشی چون اینجا طویله نیست ....پرونده ها رو بخوان و بعد بیا حرف بزن
+...میدونی چقدر بدبختی کشیدم تا اینجا برای کار بیارمت ؟!...میدونی چقدر موقعیت های بهتری رو ول کردم که خیلی بهتر از تو بودن ولی ...من همه رو رد کردم و تو رو قبول کردم ...میفهمی ؟! نه میفهمیی (عصبانی و داد)
از شرکت زد بیرون و تو ماشینش نشست
+هوفف
ویو جیهوپ
رو مبل مشکی لم داده بود ...پنجمین بطری سوجو رو سر کشید خونه کثیف بود و همه وسایل بهم ریخته ...ولی این کار از روی چی بود ؟!...عشق و عاشقی؟؟...عمرا این کار از روی تنفر و عصبانیتی بود که نسبت به ا.ت داشت ...دلش میخواست ا.ت الان اینجا بود که حسابی ...آهه ...چطور یه دختر از دستم در رفت ...چطور یه دختر این همه مدت من رو بازی داد و نفهمیدم ....چطور ....آیشش ...فا،کککک
کوک: هیونگ ؟!...بهتر نیست یکم بلند بشی و دورت رو یکم تمیز کنی ؟! ...خونه رو نگاه کردی ؟؟
_ول کن ...ولم کن جونگکوکا ....اصلا حوصله ندارم
کوک: یاا ...من قراره دو روز پیشت بمونم خونه رو نگاه کردی ؟!...خیلی کثیفه
_خب ...برو من که نگفتم بمون ...نامجون گفت
کوک:نمیشه بلند شو ...بلند شو ... بلند شوو
ادامه تو کامنت
نظر یادت نره رفیق
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#fake
پارت نهم
__
ویو ا.ت
تو دفتر نشسته بودم ...خوبه که خواهرم هنوز من رو ندیده البته ...هر کاری کنم امشب من رو میبینه چون سهام دار ها امشب جلسه گذاشتن
تو افکار خودم بودم که در زده شد
+بله؟!
&رییس منم منشی شما
+ش،ت شت ...جیهو ...هی جیهو
@هوم؟!
+من قایم میشم بگو رئیس شرکت تویی خب ؟!
@چی اما...
در باز شد
@اهم ...بفرمایید
&جناب پارک گفتن بهتون بگم ...که ، که جلسه ساعت نه شروع میشه
@باشه میتونی بری
دختره برگشت بره که یکدفعه برگشت
&فضولی نباشه ...اما کت و کیف دخترانه اینجا چیکار میکنه ؟!
+شت(آروم)
@اون ...چیزه ...میدونی یعنی ...
&اوکی اوکی رئیس فهمیدم دختر آورده بودید و ...بقیش مهم نیست ...من میرم (لبخند)
@ممنون برو
دختره رفت بیرون
+خدایا
پرش زمانی به بعد از جلسه
&ت،تو نگفته بودی رئیس اینجایی
+من ...
&خفه شوو ...هه ...با خودت چی فکر کردی ها؟!...حس ترحم پیدا کردی ؟!...این کار رو باید زمانی میکردی که داشتی یونگ وو رو میکشتی میکردی نه الان
+ببند دهنت روو ...یکبار بیشتر بهت نمیگم ....من اینکار رو نکردم فهمیدی ؟!...من آدمای ضعیف رو نمیکشم ....
&فکر کردی باور میکنم ...درغگو عو،ضی
سمت کشور میزش رفت ...به پرونده رو باز کرد و از لاش برگه گرفت و برگه ها رو پرت کرد تو صورت خواهرش
+سواد داری ؟!...باید داشته باشی چون اینجا طویله نیست ....پرونده ها رو بخوان و بعد بیا حرف بزن
+...میدونی چقدر بدبختی کشیدم تا اینجا برای کار بیارمت ؟!...میدونی چقدر موقعیت های بهتری رو ول کردم که خیلی بهتر از تو بودن ولی ...من همه رو رد کردم و تو رو قبول کردم ...میفهمی ؟! نه میفهمیی (عصبانی و داد)
از شرکت زد بیرون و تو ماشینش نشست
+هوفف
ویو جیهوپ
رو مبل مشکی لم داده بود ...پنجمین بطری سوجو رو سر کشید خونه کثیف بود و همه وسایل بهم ریخته ...ولی این کار از روی چی بود ؟!...عشق و عاشقی؟؟...عمرا این کار از روی تنفر و عصبانیتی بود که نسبت به ا.ت داشت ...دلش میخواست ا.ت الان اینجا بود که حسابی ...آهه ...چطور یه دختر از دستم در رفت ...چطور یه دختر این همه مدت من رو بازی داد و نفهمیدم ....چطور ....آیشش ...فا،کککک
کوک: هیونگ ؟!...بهتر نیست یکم بلند بشی و دورت رو یکم تمیز کنی ؟! ...خونه رو نگاه کردی ؟؟
_ول کن ...ولم کن جونگکوکا ....اصلا حوصله ندارم
کوک: یاا ...من قراره دو روز پیشت بمونم خونه رو نگاه کردی ؟!...خیلی کثیفه
_خب ...برو من که نگفتم بمون ...نامجون گفت
کوک:نمیشه بلند شو ...بلند شو ... بلند شوو
ادامه تو کامنت
نظر یادت نره رفیق
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#fake
۳.۶k
۱۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.