عشق اغیشته به خون
عشق اغیشته به خون )
پارت ۱۳۶
پلک زد و اورم در جا قلت خورد تخت بود چون نرمی خواستی داشت و بوی عطر تلخ تعیونگ! .. پلک زد و بیدار شد سپس کله اتفاق های امروز در سرش گشت .. باعث ناراحت شدنش میشد ..
روی تخت نشست به خوبی یاد داشت که روی مبل خوابیده بود .. ولی الان روی تخت ! .. نگاهی به پنچره انداخت .. هوا تاریکی شب خودش را داشت ٫ پس شب شد ٫ صدا چرخیدن کلیپ تو قلف در بهذگوشش خورد اخم کرد و بدون توجه به در از روی تخت بلند شد همان دقیقه وقتی در باز شد تهیونگ در چهارچوب در ظاهر شد مین جی وارد سرویس بهداشتی شد .. کلافه دست و صورتش را شست.. سپس در آینه به چهره زخمی اغیشته به درد دوخت .. بالا آبروی اش زخمی .. کنج لبش زخم .. پایین چشمش کبود بغض بدی به گلوش چنگ زد ولی نگذاشت اشکی تر گوشه چشمش سرازیر شود ..
تهیونگ: زود بیا بیرون .. آماده شو که مهم داریم
مین جی آروم سمت در نگاه کرد سپس با خود احد بست که دیگر جوابی بهش نمیدهد .. آروم از سرویس بهداشتی خارج شد و به سمت کمد لباس رفت ، اتاق قبل از خواب مین جی داغون بود .. ، ولی حالا از تمیزی برق میزد ..
آروم در کمد را باز کرد .. نگاه های سنگین تهیونگ را روی خودش میفهمید .. توجه ای نکرد ولرز بندش را متوفق کرد
تنها لباسی که جلو دستش آمد را برداشت و چرخید سمت حمام ولی صدا محکم تهیونگ باعث شد سر جایش میخکوب شود ..
تهیونگ: این چیه برداشتی میخواهی برای مهمونا لباس خواب بپوشی ؟
مین جی آروم در دستش را نگاه کرد لباس آستین دار کوتاه بود.. با حرص لبش را گزید و تند گفت ٫ آروم باش آروم باش امدا میخواد دعوام کنه ٫ .. چیزی نگفت و برگشت سمت کمد .. لباس دیگری را برداشت سپس با گام های سریع به سمت حمام هجوم برد
بعد از عوض کردن لباس به اتاق برگشت.. تهیونگ لباس اش را برداشته بود و حالا تنها شلوار مشکی تمیز به تن داشت و مشغول کشتن در کمد بود انگار دنبال چیزی خواستی میگشت اهمیت ای نداد و روی صندلی میز آرایش نشسته .. چهره رنگ پریده اش .. و چشم تی که حالا آبی شده بود ..
بغضش را سخت قورت داد و گرم زد لکه را برداشت .. تهیونگ۹دیگر کلافه شد و تند گفت : این تیشرت آبی من نیست
مین جی جوابی نداد و آروم رو صورتش کار میکرد .. تهیونگ با اخم سمتش رفت و عصبی گفت : کری یا لال بگو دیگه
مین کی با اخم و صدا گرفته گفت : ندیدمش
تهیونگ: نمیموردی که زود تر جوابمو بدی
مین جی : دست تو هم نمیشکست که حلوشو بگیری ..
تهیونگ آروم به زخم های روی صورت مین جی نگاه کرد و با لحن اخمش گفت : اینم برات کمه .. باید جوری میزدم که تا آخر امرت زخمش بود ..
پارت ۱۳۶
پلک زد و اورم در جا قلت خورد تخت بود چون نرمی خواستی داشت و بوی عطر تلخ تعیونگ! .. پلک زد و بیدار شد سپس کله اتفاق های امروز در سرش گشت .. باعث ناراحت شدنش میشد ..
روی تخت نشست به خوبی یاد داشت که روی مبل خوابیده بود .. ولی الان روی تخت ! .. نگاهی به پنچره انداخت .. هوا تاریکی شب خودش را داشت ٫ پس شب شد ٫ صدا چرخیدن کلیپ تو قلف در بهذگوشش خورد اخم کرد و بدون توجه به در از روی تخت بلند شد همان دقیقه وقتی در باز شد تهیونگ در چهارچوب در ظاهر شد مین جی وارد سرویس بهداشتی شد .. کلافه دست و صورتش را شست.. سپس در آینه به چهره زخمی اغیشته به درد دوخت .. بالا آبروی اش زخمی .. کنج لبش زخم .. پایین چشمش کبود بغض بدی به گلوش چنگ زد ولی نگذاشت اشکی تر گوشه چشمش سرازیر شود ..
تهیونگ: زود بیا بیرون .. آماده شو که مهم داریم
مین جی آروم سمت در نگاه کرد سپس با خود احد بست که دیگر جوابی بهش نمیدهد .. آروم از سرویس بهداشتی خارج شد و به سمت کمد لباس رفت ، اتاق قبل از خواب مین جی داغون بود .. ، ولی حالا از تمیزی برق میزد ..
آروم در کمد را باز کرد .. نگاه های سنگین تهیونگ را روی خودش میفهمید .. توجه ای نکرد ولرز بندش را متوفق کرد
تنها لباسی که جلو دستش آمد را برداشت و چرخید سمت حمام ولی صدا محکم تهیونگ باعث شد سر جایش میخکوب شود ..
تهیونگ: این چیه برداشتی میخواهی برای مهمونا لباس خواب بپوشی ؟
مین جی آروم در دستش را نگاه کرد لباس آستین دار کوتاه بود.. با حرص لبش را گزید و تند گفت ٫ آروم باش آروم باش امدا میخواد دعوام کنه ٫ .. چیزی نگفت و برگشت سمت کمد .. لباس دیگری را برداشت سپس با گام های سریع به سمت حمام هجوم برد
بعد از عوض کردن لباس به اتاق برگشت.. تهیونگ لباس اش را برداشته بود و حالا تنها شلوار مشکی تمیز به تن داشت و مشغول کشتن در کمد بود انگار دنبال چیزی خواستی میگشت اهمیت ای نداد و روی صندلی میز آرایش نشسته .. چهره رنگ پریده اش .. و چشم تی که حالا آبی شده بود ..
بغضش را سخت قورت داد و گرم زد لکه را برداشت .. تهیونگ۹دیگر کلافه شد و تند گفت : این تیشرت آبی من نیست
مین جی جوابی نداد و آروم رو صورتش کار میکرد .. تهیونگ با اخم سمتش رفت و عصبی گفت : کری یا لال بگو دیگه
مین کی با اخم و صدا گرفته گفت : ندیدمش
تهیونگ: نمیموردی که زود تر جوابمو بدی
مین جی : دست تو هم نمیشکست که حلوشو بگیری ..
تهیونگ آروم به زخم های روی صورت مین جی نگاه کرد و با لحن اخمش گفت : اینم برات کمه .. باید جوری میزدم که تا آخر امرت زخمش بود ..
- ۲.۹k
- ۲۰ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۷۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط