خستهتر از صدای من گریهی بیصدای تو

خسته‌تر از صدای من، گریه‌ی بی‌صدای تو
حیف که مانده پیش من، خاطره‌ات به جای تو

رفتی و آشنای تو، بی‌تو غریب ماند و بس
قلب شکسته‌اش ولی پاک و نجیب ماند و بس

طعنه به ماجرا بزن، اسم مرا صدا بزن
قلب مرا ستاره کن، دل به ستاره‌ها بزن

تکیه به شانه‌ام بده، دل به ترانه‌ام بده
راوی آوارگی‌ام، راه به خانه‌ام بده

یک‌سره فتح می‌شوم، با تو اگر خطر کنم
سایه‌ی عشق می‌شوم، با تو اگر سفر کنم

شب‌شکن صد آینه با شب من چه می‌کنی؟
این همه نور داری و صحبت سایه می‌کنی

وقت غروب آرزو بهت مرا نظاره کن
با تو طلوع می‌کنم ولوله‌ای دوباره کن

با تو چه فرق می‌کند زنده و مرده بودنم
کاش خجل نباشم از زخم نخورده بودنم
#افشین_یداللهی #یک_جرعه_شعر
دیدگاه ها (۱)

عزیز من، فاصله نمیفته. فاصله رو ما می‌ندازیم و برای شونه‌‌خا...

یه موزیکی از سیاوش قمیشی میگه: آرزو کن اگه شادهدیگه هیچوقت ب...

شعرهایم را بارها خوانده ام.سالهاست به زبان کلماتبا تو زندگی ...

خبرت هست که از خویش خبر نیست مرا؟گذری کنکه زِ غم، راهِ گذر ن...

💕وقتی که روح عشق رااینگونه عریان می کنی درواژه های شعر من گو...

مرا می‌شناسی تو ای عشق من از آشنایان احساس آبمو همسایه ام مه...

مرا می شناسی تو ای عـشـق؟من از آشنایان احساس آبمو همسایه ام ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط