رمان ملک قلبم
رمان ملک قلبم
پارت ۴
ارسلان، عجب دختری بود پاشم برم کار دارم
دیانا، قلبم شروع کرد به تند زدن چته تو آروم بگیر پاتند کردم و رسیدم خونه
درو باز کردم رفتم تو تصمیم گرفتم یه ماکارانی درست کنم داشتم ماکارانی رو درست میکردم که
ارسلان، رسیدم خونه یکم گذشت به این دختره زنگ بزنم
دیانا، گوشیم زنگ خورد جواب دادم بله بفرمایید
ارسلان، حالا باما اینجوری حرف میزنی
دیانا، ببخشید سلام خوبید
پارت ۴
ارسلان، عجب دختری بود پاشم برم کار دارم
دیانا، قلبم شروع کرد به تند زدن چته تو آروم بگیر پاتند کردم و رسیدم خونه
درو باز کردم رفتم تو تصمیم گرفتم یه ماکارانی درست کنم داشتم ماکارانی رو درست میکردم که
ارسلان، رسیدم خونه یکم گذشت به این دختره زنگ بزنم
دیانا، گوشیم زنگ خورد جواب دادم بله بفرمایید
ارسلان، حالا باما اینجوری حرف میزنی
دیانا، ببخشید سلام خوبید
۱۰.۰k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.