part23
#part23
ساعت 7 میرسن خونه سوسعم
عمر:خوش اومدی فندقم، توهم خوش اومدی دوروک
آسدور:ممنون خوش باشی، سوسن کوش؟
سوسن:سلامم ببخشید داشتم دستامو میشستم
خوش اومدید، وایییی قشنگ زنداییش فداش شم
آسیه:خدانکنه زندایی، ببین دخترم هم اومد پیشتون خوشحاله
سوسن:بفرمایید سرپا نمونید، عععععع آیبر هم اومدن
آیبیکه:سلامم ما اومدیم اما فقط ما نهه یه مهمانم اوردیم، تاتاتاتااا
اولجان:سلام گنچلر👻
آسدور و سوسعم:اولجاننن؟؟
اولجان:بلهههه
(همه دارن به اولجان و آیبر خوشامد میگن بعد میرن شام بخورن)
آسیه:سوسن دستت درد نکنه نمیخواست خودتو تو زحمت بندازی
سوسن:نوش جونتون چه زحمتی بابا گفتم بعد مدتها دور هم یه شام ساده بخوریم
دوروک:خبب این شام ساده دلیل خاصی داره عاجابا؟؟
سوسعم:نهه
(یعد از اینکه شام خوردن میرن میشنن تو هال)
سوسن:بچه ها ما میخواستیم یچیزی بتون بگیم
آیبیکه:عععع؟
عمر:یه عضو کوچولو داره به خانوادمون اضافه میشه🥲
آسیه:چییی یع... یعنی من دارم عمه میشمم🥺خیلی بهت تبریک میگم سوسن
عمر:فقط سوسن؟🧐
آسیه:داداش من داره بابا میشه مگه میشه خوشحال نباشم🥲
(همه به سوسعم تبریک میگن نزدیک ساعت 12 همه میرن خونه هاشون)
ساعت 7 میرسن خونه سوسعم
عمر:خوش اومدی فندقم، توهم خوش اومدی دوروک
آسدور:ممنون خوش باشی، سوسن کوش؟
سوسن:سلامم ببخشید داشتم دستامو میشستم
خوش اومدید، وایییی قشنگ زنداییش فداش شم
آسیه:خدانکنه زندایی، ببین دخترم هم اومد پیشتون خوشحاله
سوسن:بفرمایید سرپا نمونید، عععععع آیبر هم اومدن
آیبیکه:سلامم ما اومدیم اما فقط ما نهه یه مهمانم اوردیم، تاتاتاتااا
اولجان:سلام گنچلر👻
آسدور و سوسعم:اولجاننن؟؟
اولجان:بلهههه
(همه دارن به اولجان و آیبر خوشامد میگن بعد میرن شام بخورن)
آسیه:سوسن دستت درد نکنه نمیخواست خودتو تو زحمت بندازی
سوسن:نوش جونتون چه زحمتی بابا گفتم بعد مدتها دور هم یه شام ساده بخوریم
دوروک:خبب این شام ساده دلیل خاصی داره عاجابا؟؟
سوسعم:نهه
(یعد از اینکه شام خوردن میرن میشنن تو هال)
سوسن:بچه ها ما میخواستیم یچیزی بتون بگیم
آیبیکه:عععع؟
عمر:یه عضو کوچولو داره به خانوادمون اضافه میشه🥲
آسیه:چییی یع... یعنی من دارم عمه میشمم🥺خیلی بهت تبریک میگم سوسن
عمر:فقط سوسن؟🧐
آسیه:داداش من داره بابا میشه مگه میشه خوشحال نباشم🥲
(همه به سوسعم تبریک میگن نزدیک ساعت 12 همه میرن خونه هاشون)
۱.۷k
۱۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.