بلک رز Part 22

با صدای جنی ریشه افکارم رو برای بار هزارم پاره کرد.
+ از حق نگذریم اون پسره جیمینم چیز خوبی بود ولی
ماشالله چقدرم به هم میومدین...
لباسمو محکم سمتش پرت کردم
_ خفههه ، کجا اون کوتوله خوبه ؟ !
+ زیادم کوتوله نبود ، تو زیاد درازی ...
_ عیششش
+ راستی قضیه این لباس زرد تنت چیه؟ اینقدر فکرم درگیر این یارو بود یادم رفت بپرسم...
_ افتادم روی یکی از پیشخدمتا ،کل لیوانای ویسکی تویه دستش روم خالی شد جیمینم فاز پتروس فدا کار برش داشت رفت لباس برام پیدا کرد
+ چقدر جنتلمن، البته به پای تهیونگ نمیرسه ، وایییی موهاشو دیدی موج دار تو صورتش ریخته بود ، وای چه خوشگل بودددد
بمیری تهیونگ هوش از سر دوستم پروندی حالا باید چیکار کنم ؟
البته رفتارش برام عادی بود ، جنی همیشه خیلی زود عاشق میشد ....
_ دختره احمق....
خواستم سمت حموم برم و دوش بگیرم که صدای زنگ گوشیم متوقفم کرد سمت گوشی رفتم و برش داشتم ...
_ الو
= رزی دختر قشنگم ،خوبی؟
_ بله خوبم بابا
= خوبه ،خواستم بگم من با اولین پرواز قراره برگردم لس‌آنجلس .... تو نمیخوای برگردی؟
_ فقط که نه ،جنی میگه که بمونیم یکم خوش بگذرونیم...
= ولی اونجا ممکن...
میدونستم که میخواد بهونه بیاره که منم برگردم
وسط حرفش پریدم.
_ خواهش میکنم اینبارو بزار بمونم... اذیتم نکن روبرتو ... خواهشششش...
کمی مکث کرد
+ اوکی هرجور راحتین ،ولی خیلی مراقب خودتون باشید
با خوشحالی گفتم،
= چشم روبرتو ، انقدر نگران نباش
صدای خندشو از پشت گوشی شنیدم ...
= باشه، من دیگه قطع میکنم مشکلی پیش اومد حتما بهم بگو .
_ باشه حتما ...
گوشی رو روی میز انداختم حوله رو برداشتم و سمت حموم رفتم


ادامه پارت بعد ♥️🌈