آغوش سایه
پارت نهم❤️💙🖤
ماریا:سلام من برگشتم
شدو و سونیک:سلام
ماریا:کسی اینجا بود
شدو:بله چند تا مزاحم
ماریا:والا
سونیک:شدو اسکورج منو دوست داره
شدو:تو چی!!!!
سونیک:نه معلومه نه
شدو:راستشو بگو
سونیک:شدو راست می گم
شدو:اوکی
سونیک:شدو من تو را از همه چی در دنیا بیشتر دوست دارم
شدو: آه سونیک خجالتم نده منم
ماریا:اوووووووه😏😏
شدو:ماریا جان جدت
ماریا:باشه😁
سونیک:من میرم ظرف ها را می شورم
شدو:چه کاریه؟ماریا
ماریا:نه ابدا
شدو:سونیک کوچولو خستس
ماریا:من چی منم خرید بودم هااا🥺
شدو:خب توهم بیا استراحت کن
سونیک:ظرف ها چی
شدو:خودشون شسته میشن
ماریا:ها
شدو:ول کن فعلا
ماریا:اوکی
سونیک:شدو
شدو: جانم
ماریا:جانم😏
شدو:ماریااا کار نداری
ماریا:تا آخر مکالمه حضور داریم
سونیک:من دلم می خواد بستنی بخورم
شدو:تو یخچال هست بردار
سونیک:اما شما کاکائویی ندارید
شدو:ماریا
ماریا:😑
شدو:برو بخر
ماریا:پوللللللل😃
شدو:بگیرررررر
ماریا:بای
شدو:بای
سونیک:شدو تو خونآشامی
شدو: آره چطور
سونیک:می خوای منو بکشی
از زبان سونیک
دیدم شدو خیلی حالش بد شد اومد سمتم و بغلم کرد
شدو:این حرف را نزن
سونیک:ببخشید
رفت سمت گوشم و زمزمه کرد
شدو:تو برام مهمی
سونیک: واقعاً
شدو: آره نمی خوام از دستت بدم
سونیک:مرسی
شدو:خب بیخیال بیا بریم توی خونه
دیدم سونیک یهو پرید توی بغلم
سونیک:باشه
شدو:اوف سونیک
ماریا:اینم بستنی
سونیک:بستنی کوچولو من
ماریا:بفرمایید
دیدم سونیک داره آنقدر کیوت میخوره
شدو:سونیک انقدر کیوت نخورررر
سونیک:اوه ببخشید
ماریا:😏
شدو:نه ماریا بس کن
ماریا:اوکی
یهو دوباره صدای در اومد.....
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.