هردو رو انتخاب می کنم!
هردو رو انتخاب میکنم!
P7
شوگا: عالیه...این بچه ی خودمه بهش دست بزنید قلمتون میکنم!
ا.ت:(خنده)
"اعضا خودشون رو کاملا معرفی کردن و ا.ت هم هنوز بغل شوگا مونده بود"
ته: هیونگ ولش نمیکنی؟(لبخند حرصی)
کوک: راست میگه هیونگ...مثلا. اومدیم مهمونی(لبخند حرصی)
جین: فکر کنم اینجا دل دو نفر رفته!(خنده شیشه پاک کنی)
ته: هیونگ خفه شی نمیگن لالی
جین: ا.ت ببینشون...آخه کجای تربیتتون کم گذاشتم؟
ا.ت: ارباب با جین درست صحبت کنید گناه داره
ته: فسقلی تهیونگ صدام کن!
ا.ت: باشه...تهیونگ!
"ا.ت پیش جین نشسته"
جین: دختر خودمی...دست پختت که عالیه...صورتت هم که هندسامه البته که به من نمیرسی...
ا.ت:(خنده)
کوک: ا.ت چند سالته؟
ا.ت: ۱۸
کوک: چی؟۱۸؟چه کوچولو...کوک صدام کن کوچولو!
ا.ت: من کوچولو نیستم...
کوک: مدرک؟
"ا.ت بلند شد و دست کوک رو گرفت و گذاشتش رو به روش بعد یه حرکت رزمی محکم زد به کوک..."
کوک: اخخخخ....پارم کردی بچه!
ا.ت: بچه؟
کوک: بزرگ!!
P7
شوگا: عالیه...این بچه ی خودمه بهش دست بزنید قلمتون میکنم!
ا.ت:(خنده)
"اعضا خودشون رو کاملا معرفی کردن و ا.ت هم هنوز بغل شوگا مونده بود"
ته: هیونگ ولش نمیکنی؟(لبخند حرصی)
کوک: راست میگه هیونگ...مثلا. اومدیم مهمونی(لبخند حرصی)
جین: فکر کنم اینجا دل دو نفر رفته!(خنده شیشه پاک کنی)
ته: هیونگ خفه شی نمیگن لالی
جین: ا.ت ببینشون...آخه کجای تربیتتون کم گذاشتم؟
ا.ت: ارباب با جین درست صحبت کنید گناه داره
ته: فسقلی تهیونگ صدام کن!
ا.ت: باشه...تهیونگ!
"ا.ت پیش جین نشسته"
جین: دختر خودمی...دست پختت که عالیه...صورتت هم که هندسامه البته که به من نمیرسی...
ا.ت:(خنده)
کوک: ا.ت چند سالته؟
ا.ت: ۱۸
کوک: چی؟۱۸؟چه کوچولو...کوک صدام کن کوچولو!
ا.ت: من کوچولو نیستم...
کوک: مدرک؟
"ا.ت بلند شد و دست کوک رو گرفت و گذاشتش رو به روش بعد یه حرکت رزمی محکم زد به کوک..."
کوک: اخخخخ....پارم کردی بچه!
ا.ت: بچه؟
کوک: بزرگ!!
۸.۴k
۳۰ شهریور ۱۴۰۳