عکاس عشق
#عکاس_عشق
#پارت11
یه دوش گرفتم و خابیدم.....
صبح
با صدای زنگ گوشی از خاب بیدار شدم عین دیو بودم با این موهای جنگلیم با پام زدم رو بوت سارا
_هوووی پد.صگ پاشو
~اه کثافت وسط خاب قشنگم بیدارم کردی پن دیقه میموندی عروسی تموم میدی بعد بیدارم میکردی
هلن با خنده بیدار شد:😂😂اها بعد عروسی چی میشد؟
~تو خفه
پاشیدم رفتم دستشویی بعد کارای مربوطه اومدم بیرون ک یکی در زد احتمالا اون مدیر پارک چندش بود درو وا کردم یکی از کارکنای هتل بود
#سلام خانم صبح بخیر پایین تو حیاط صبحونه امادس و رییس هتل گفتن ک برای امشب میتونید از فروشگاه لباس و ارایشگاه هتل استفاده کنید
_چ خبره مگه امشب
با این حرفم دمپایی پس کلم خود
=بابا همون مهمونیس
_اها اها
~چ شبی بشه امشب
با لبخند ضایعی ب خانومه گفتم ببخشید دوستام اول صبی قاتی کردن
~قاتی عمته تو خاب ک نذاشتی عروس شم الاقل امشب مخ یکیو بزنم
خانومه خندش گرفته بود بهمون میخندید
_خفـه شو ابرومون بری
زنه دید دو دیقه دیگ واسه اینجا از خنده ترک میخوره رفت منم درو بستم نگا تاسف باری بهشون انداختم و رفتم صبحونه اماده کردم
صبحونه خوردیمو رفتیم پایین
#پارت11
یه دوش گرفتم و خابیدم.....
صبح
با صدای زنگ گوشی از خاب بیدار شدم عین دیو بودم با این موهای جنگلیم با پام زدم رو بوت سارا
_هوووی پد.صگ پاشو
~اه کثافت وسط خاب قشنگم بیدارم کردی پن دیقه میموندی عروسی تموم میدی بعد بیدارم میکردی
هلن با خنده بیدار شد:😂😂اها بعد عروسی چی میشد؟
~تو خفه
پاشیدم رفتم دستشویی بعد کارای مربوطه اومدم بیرون ک یکی در زد احتمالا اون مدیر پارک چندش بود درو وا کردم یکی از کارکنای هتل بود
#سلام خانم صبح بخیر پایین تو حیاط صبحونه امادس و رییس هتل گفتن ک برای امشب میتونید از فروشگاه لباس و ارایشگاه هتل استفاده کنید
_چ خبره مگه امشب
با این حرفم دمپایی پس کلم خود
=بابا همون مهمونیس
_اها اها
~چ شبی بشه امشب
با لبخند ضایعی ب خانومه گفتم ببخشید دوستام اول صبی قاتی کردن
~قاتی عمته تو خاب ک نذاشتی عروس شم الاقل امشب مخ یکیو بزنم
خانومه خندش گرفته بود بهمون میخندید
_خفـه شو ابرومون بری
زنه دید دو دیقه دیگ واسه اینجا از خنده ترک میخوره رفت منم درو بستم نگا تاسف باری بهشون انداختم و رفتم صبحونه اماده کردم
صبحونه خوردیمو رفتیم پایین
۱۷.۸k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.