پارت

#پارت_47


قهقه زدمو گفتم ...

- اخرین بارت باشه بهش میگی هرزه ، فهمیدی یانع ؟

پامو گذاشتم روی گردنشو شروع کردم به فشار دادن...

+ فه...فهمیدم

- التماسم کن زود باش

هیچی نگف منم فشار پامو بیشتر کردم که دستشو کوبید روی زمینو التماس کرد ‌‌‌..

+ ت..تورو خدا... و ... ولم کن ...ال...التما....التماست میکنم

- افرین پسر خوب حالا زود از جلوی چشام گم شو...

بلند شدو از روی سکو رفت پایین ، دیگه کسی نمیخندید ، صدا از کسی در نمیومد ...

- افرین بهتون ، خوبه سکوتتونو ددس دارم افرین

براشون دست زدمو از روی سکو پایین رفتم ، داشتم میرفتم پایین جای سوختگیم که حالا با لگد علیسان کنده شده بود ، عجیب میسوخت و درد میکرد ، کتفمو به خاطر سوختگی با زور میتونستم بلند کنم ، از عمارت رفتم بیرونو سوار ماشین شدم که گوشیم زنگ خورد .... جواب دادم ..

- الو سلام جانم

+ کجایی ارتام... چرا گوشیتو جواب نمیدی ؟

- ببخشید فدات شم یه کاری پیش اومده بود واسم ، اومدم خونه توضیح میدم

+ کی میای؟

- یه ساعت دیگه من خونم ، اگه خسته ایی بخواب

+ نه میمونم تا بیای توضیح بدی

- باشه میبینمت

+ بای
دیدگاه ها (۲)

#پارت_48راه افتادم به سمت خونه ، لعنتی جای سوختگی خیلی بیش ا...

#پارت_49همینطور نگاش کردم که حرصش در اومده غرید ..+قصد حرف ز...

#پارت_46بلند شدو یه چشم چرخوند اما کسیو پیدا نکرد برگشت رو ب...

#پارت_45 +، که دوسش داری ، پس حالا طعم تحقیر شدنو بچش ج...

#عشق_جنایت 🔪پارت50یِنا:خودم فهمیدم چی شده(زیر لب)جینو:چیزی گ...

دوپارتی اس\مات تهیونگپارت۲(اخر)ویو ا.ت... بردم تو اتاق دونفر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط