پارت۳۳
هوففف آخیش بالا خره دست از سرم برداشت ای بابا این پسره دیگه ول کن نبود دوباره اومد بیرون اخم کرده بود ترسیدم بازم کار اشتباهی کرده باشم گفت برم اتاقش با ترس رفتم اتاقش
چانیول:ببخشید مجبور شدم اونجوری بیام بیرون تا چیا باز چیزی نگه
مین سو :هوف آخیش خیالم راحت شد
چانیول:😄
مین سو:😊
چانیول:اها راستی گفتم بیای کارت داشتم من شماره همه کارمندای اینجارو دارم بجز تو(البته چانیول اینو الکی میگه تا شماره مین سو رو ازش بگیره درواغه دروغ میگه😂ای چان شیطون😂)
مین سو:😶
چانیول:چیزه اوم گفتم که توهم شمارتو بهم بدی روزای اول همش با هم دعوا داشتیم نشدبهت بگم😆
مین سو:که این طور😊باشه من شماره شمارو دارم الان بهتون پیامک میدم
(۰۰۰)
چانیول:این سه تا نقطه تو فرستادی ؟
مین سو:بله😊این شماره من هستم
چانیول:حالا یه چیز بهتر میفرستادی چمیدونم یه گلی یه چیزی😕
مین سو:😄باشه
(🌹)
مین سو:حالا خوبه
چانیول:بهتر شد😊
مین سو:😄..خوب دیگه من برم تا باز چیا مشکوک نشده
چانیول:باشه باشه برو پیش بازجو چیا
مدن سو:😄
از اتاق اومدم بیرون هنوز صورتم شاد بود
چیا:یه چیزی با اخم اومد تو با خنده اومدی؟؟
مین سو:😐هیچی فقط یهو دم در یاد یه چیزی افتادم
چیا:هالا چکار داشت
مین سو:چیا
چیا:بله
مین سو:میشه یه خواهشی ازت بکنم
چیا:چی
مین سو:اینکه دیگه کم از من سوال بپرسی و همش منو چک کنی همش میگی چیشد چیکار کردی چرا چی گفت تو چکار داری خوب به نظرت یه رییس با منشیش درمورد چی باید حرف بزنه ..درمورد پرونده ها بود یه اشتباهی کردم باز اعصبانی شد راستی منم خیلی اعصبانی میشم البته تا الان سعی کردم جلو خودمو بگیرم ازت میخوام که همینجوری با هم دوست باشیم و میانمون خراب نشه پس دیگه میشه کم تو کارای من دخالت کنی
چیا:اوم ببخشید اخه من خیلی کنج کاوم
مین سو:منم کنج کاو هستم اما باید کنترلش کرد پس دیگه نپرس
چیا:باشه
مین سو:😊ممنونم به کارت برس
آخیش حالیش کردم دیگه کم بپرسه اه دختره فضول یهو تصمیم گرفتم به رییس چان پیام بدم
(بهش فهموندم کم فضولی نکنه😄)
از زبون چانیول:
داشتم پرونده هارو نگاه میکردم صدا گوشیم اومد پیام مین سو بود خوندمش
(کیو میگی؟)
مین سو(چیارو)
چانیول(آفرین کار خوبی کردی👌👍)
مین سو(ممنون😊)
چانیول(😄)
مین سو(😘)
چانیول:چیشد این ایموجیرو چرا فرستاد تعجب کردم که دوباره پیام اومد
(وای ببخشید ایموجی 😘اشتباه شد🙈)
چانیول(باشه اشکالی نداره😏)
مین سو(ای بابا تو پیاما هم اینجوری نگاه میکنی😑)
چانیول(😐😂😂😂)
مین سو(😂😂)
مین سو(بسه دیگه به کارامون برسیم😊)
چانیول(آره راست میگی فعلا بای)
مین سو(ok)
از زبون مین سو :
هواسم نبود دارم میخندم چیا خواست بپرسه دیگه چیزی نگفت فقط با تعجب بهم نگاه میکرد که متوجش شدم
مین سو:چیزی شده
چیا:هوم نه نه چیزی نشده به کارت برس
مین سو:😐باشه
داشتم با خودم فکر میکردم که
مین سو:چیا
چیا:بله
مین سو:میدونستی رییس چان خیلی بانمکه
چیا:😊آره خیلی دوست داشتنیه
مین سو:😐...روزای اول خیلی بد اخلاق بود
چیا:آره روزای اول همیشه اینجوربه بعد کم کم خوب میشه
مین سو:اوم روزای اول خیلی ازش بدم اومد
چیا:😐
مین سو:ولی الان نه حداقل مثل اول ازش متنفر نیستم
چیا :اوهوم
خانم کیم اومد بالا
خانم کیم:مین سوبیا این پرونده هارو بگیر اینا جدیدن اینا هم کامل کن بعد برا رییس چان ببر امضا کنه و بعد برا رییس پارک ببر امضا کنه
مین سو:چییییی😧
خانم کیم:منظورت چیه چی
مین سو:اها ببخشید هیچی منظوری نداشتم بدینشون به من
خانم کیم:😐باشه
پرونده هارو گزاشت رو میزم و رفت پایین وای خدا دفعه قبلی رییس چان دیوانم کرد تا امضاشون کرد اینبارو دیگه چکار کنم😖
از زبون چانیول:داشتم اطرافمو نگاه میکردم که دیدم خانم کیم اومد بالا و چند تا پرونده به مین سو داد و رفت پایین قیافه مین سو خیلی خنده دار شده بود خندم گرفت
از زبون مین سو:
حالم به کلی گرفته شد سرمو بلند کردم دیدم داره منو نگاه میکنه هرو هر میخنده اعصابم خراب شد ولی خودمو کنترل کردم دیدم گوشیشو برداشت رفت تو گوشیش برام پیام اومد خودش بود
( چی شده چرا قیافت اینجوری شده😂😂😂😂نکنه نمیتونی انجام بدی کارتو)
مین سو(من مگه قیافم چشه نه چرا نتونم )
(چمیدونم پرونده هارو دیدی یهو مثل این ایموجی⬅😖شدی😂😂😂)
مین سو(واقعا😳)
چانیول(آره😂😂)
مین سو(هیچی من خوبم )
چانیول(باشه باشه باور کردم خوبی😂)
مین
سو(واقعا دارم میگم حالم خوبه الانم پرونده هارو اماده میکنم)
چانیول(باشه باشه به کارت برس😁)
مین سو(🌹🌹)
هوف حالا برم شروع کنم پرونده هارو درست کنم بعد باید برم سه ساعت منت اقارو بکشم تا امضاشون کنه.....
ادامه دارد
ببخشید دیگه من درس دارم امتحان دارم زیاد وقت ندارم امیدوارم دوست داشته باشید اگه اشتباه تایپی وجود داشت ببخشید🙈
نظر بدید حتما
ممنونم کیوتیام😊
چانیول:ببخشید مجبور شدم اونجوری بیام بیرون تا چیا باز چیزی نگه
مین سو :هوف آخیش خیالم راحت شد
چانیول:😄
مین سو:😊
چانیول:اها راستی گفتم بیای کارت داشتم من شماره همه کارمندای اینجارو دارم بجز تو(البته چانیول اینو الکی میگه تا شماره مین سو رو ازش بگیره درواغه دروغ میگه😂ای چان شیطون😂)
مین سو:😶
چانیول:چیزه اوم گفتم که توهم شمارتو بهم بدی روزای اول همش با هم دعوا داشتیم نشدبهت بگم😆
مین سو:که این طور😊باشه من شماره شمارو دارم الان بهتون پیامک میدم
(۰۰۰)
چانیول:این سه تا نقطه تو فرستادی ؟
مین سو:بله😊این شماره من هستم
چانیول:حالا یه چیز بهتر میفرستادی چمیدونم یه گلی یه چیزی😕
مین سو:😄باشه
(🌹)
مین سو:حالا خوبه
چانیول:بهتر شد😊
مین سو:😄..خوب دیگه من برم تا باز چیا مشکوک نشده
چانیول:باشه باشه برو پیش بازجو چیا
مدن سو:😄
از اتاق اومدم بیرون هنوز صورتم شاد بود
چیا:یه چیزی با اخم اومد تو با خنده اومدی؟؟
مین سو:😐هیچی فقط یهو دم در یاد یه چیزی افتادم
چیا:هالا چکار داشت
مین سو:چیا
چیا:بله
مین سو:میشه یه خواهشی ازت بکنم
چیا:چی
مین سو:اینکه دیگه کم از من سوال بپرسی و همش منو چک کنی همش میگی چیشد چیکار کردی چرا چی گفت تو چکار داری خوب به نظرت یه رییس با منشیش درمورد چی باید حرف بزنه ..درمورد پرونده ها بود یه اشتباهی کردم باز اعصبانی شد راستی منم خیلی اعصبانی میشم البته تا الان سعی کردم جلو خودمو بگیرم ازت میخوام که همینجوری با هم دوست باشیم و میانمون خراب نشه پس دیگه میشه کم تو کارای من دخالت کنی
چیا:اوم ببخشید اخه من خیلی کنج کاوم
مین سو:منم کنج کاو هستم اما باید کنترلش کرد پس دیگه نپرس
چیا:باشه
مین سو:😊ممنونم به کارت برس
آخیش حالیش کردم دیگه کم بپرسه اه دختره فضول یهو تصمیم گرفتم به رییس چان پیام بدم
(بهش فهموندم کم فضولی نکنه😄)
از زبون چانیول:
داشتم پرونده هارو نگاه میکردم صدا گوشیم اومد پیام مین سو بود خوندمش
(کیو میگی؟)
مین سو(چیارو)
چانیول(آفرین کار خوبی کردی👌👍)
مین سو(ممنون😊)
چانیول(😄)
مین سو(😘)
چانیول:چیشد این ایموجیرو چرا فرستاد تعجب کردم که دوباره پیام اومد
(وای ببخشید ایموجی 😘اشتباه شد🙈)
چانیول(باشه اشکالی نداره😏)
مین سو(ای بابا تو پیاما هم اینجوری نگاه میکنی😑)
چانیول(😐😂😂😂)
مین سو(😂😂)
مین سو(بسه دیگه به کارامون برسیم😊)
چانیول(آره راست میگی فعلا بای)
مین سو(ok)
از زبون مین سو :
هواسم نبود دارم میخندم چیا خواست بپرسه دیگه چیزی نگفت فقط با تعجب بهم نگاه میکرد که متوجش شدم
مین سو:چیزی شده
چیا:هوم نه نه چیزی نشده به کارت برس
مین سو:😐باشه
داشتم با خودم فکر میکردم که
مین سو:چیا
چیا:بله
مین سو:میدونستی رییس چان خیلی بانمکه
چیا:😊آره خیلی دوست داشتنیه
مین سو:😐...روزای اول خیلی بد اخلاق بود
چیا:آره روزای اول همیشه اینجوربه بعد کم کم خوب میشه
مین سو:اوم روزای اول خیلی ازش بدم اومد
چیا:😐
مین سو:ولی الان نه حداقل مثل اول ازش متنفر نیستم
چیا :اوهوم
خانم کیم اومد بالا
خانم کیم:مین سوبیا این پرونده هارو بگیر اینا جدیدن اینا هم کامل کن بعد برا رییس چان ببر امضا کنه و بعد برا رییس پارک ببر امضا کنه
مین سو:چییییی😧
خانم کیم:منظورت چیه چی
مین سو:اها ببخشید هیچی منظوری نداشتم بدینشون به من
خانم کیم:😐باشه
پرونده هارو گزاشت رو میزم و رفت پایین وای خدا دفعه قبلی رییس چان دیوانم کرد تا امضاشون کرد اینبارو دیگه چکار کنم😖
از زبون چانیول:داشتم اطرافمو نگاه میکردم که دیدم خانم کیم اومد بالا و چند تا پرونده به مین سو داد و رفت پایین قیافه مین سو خیلی خنده دار شده بود خندم گرفت
از زبون مین سو:
حالم به کلی گرفته شد سرمو بلند کردم دیدم داره منو نگاه میکنه هرو هر میخنده اعصابم خراب شد ولی خودمو کنترل کردم دیدم گوشیشو برداشت رفت تو گوشیش برام پیام اومد خودش بود
( چی شده چرا قیافت اینجوری شده😂😂😂😂نکنه نمیتونی انجام بدی کارتو)
مین سو(من مگه قیافم چشه نه چرا نتونم )
(چمیدونم پرونده هارو دیدی یهو مثل این ایموجی⬅😖شدی😂😂😂)
مین سو(واقعا😳)
چانیول(آره😂😂)
مین سو(هیچی من خوبم )
چانیول(باشه باشه باور کردم خوبی😂)
مین
سو(واقعا دارم میگم حالم خوبه الانم پرونده هارو اماده میکنم)
چانیول(باشه باشه به کارت برس😁)
مین سو(🌹🌹)
هوف حالا برم شروع کنم پرونده هارو درست کنم بعد باید برم سه ساعت منت اقارو بکشم تا امضاشون کنه.....
ادامه دارد
ببخشید دیگه من درس دارم امتحان دارم زیاد وقت ندارم امیدوارم دوست داشته باشید اگه اشتباه تایپی وجود داشت ببخشید🙈
نظر بدید حتما
ممنونم کیوتیام😊
۲۱.۹k
۰۸ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.