پارت۳۴
خوب پرونده هارو درست کردم بعد بردمشون برا رییس چان بازم رفته بودپای پنجره بیرونو نگاه میکرد
مین سو:رییس چان پرونده هارو براتون آوردم میشه امضاشون کنید ببرم برا پدرتون
چانیول:بزار رو میز بعدا امضاشون میکنم
وای خدا باز شروع کرد مین سو فکر کن باید یه کاری کنی که راضی بشه 💡فهمیدم چکار کنم
مین سو:چانیییم میشه امضاشون کنی
از زبون چانیول:لعنتی این دختر خیلی باهوشه میدونه این کلمش رو من تاثیر میزاره
از زبون مین سو:
منتظر شدم جواب بده
چانیول:لعنتی
مین سو:چیشد
چانیول:تو چجوری میتونی از این کلمه استفاده کنی اونم به راحتی من بهت گفتم تو مهمونی منو چانی صدا بزن لکونت گرفتی حالا چجوری میتونی اتقدر راحت منو چانیم صدا بزنی حالا موفق شدی منو راضی کردی الان امضاشون میکنم اما هواست باشه کسی اللخصوخ چیا این کلمه رو ازت نشنوه وگرنه خودت بهتر میدونی چرا
مین سو:😂😂
چانیول:😦الان به چی میخندی
مین سو:یه لحضه سکته کردم گفتم الان میزنی تو گوشم تو دلم به خودم لعنت میگفتم چرا اینو گفتم باشه هواسم هست کسی نشنوه واییی😵
چانیول:چیشد
مین سو:اییی..ای..این جا دو..دوربین مخفی..داره
چانیول:وای بیچاره شدیم هردوتامونو دو دستی بیچاره کردی
مین سو:پدرتون تماشاشون میکنه
چانیول:آره پدرم منو لحظه به لحظه چک میکنه
مین سو:وای حالا چکار کنیم😭😭😭من نمیخوام اخراج بشم😭😭
چانیول:اه دیدی چکار کردی😫
داشتیم حرب میزدیم کت صدای گوشی داخل اتاق چانیول به صدا در اومد
مین سو:وای 😱حتما ...حتما پدرتونه
چانیول:نمیدونم بزار جواب بدم
چانیول:بله پدر
مین سو:😱😱😭😭
چاتیول:چشم.... چشم پدر
مین سو:چیشد
چانیول:نگفتم بیچاره شدیم میگه همین الان هردوتاتون بیاین بالا
مین سو:یا خدا😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
چانیول:گریه نکن دیگه بیا بریم بالا
اشکامو پاک کردم از اتاقش بیرون اومدیم رفتیم سمت اتاق رییس پارک چانیول در زد
رییس پارک:بیا تو
رفتیم داخل
رییس پارک :اها شما هستید بیاید بشینید
مین سو و چانیول هردو :چشم
چانیول:خوب پدر چکار داشتید
رییس پارک:خوب اقا چانیول جدیدا یه کارایی دور از چشم مادرو پدرت میکنی
چانیول:پدر میخواید درمورد من حرف بزنید چه ربطی داره به مین سو
رییس پارک:حتما یه دلیلی داشته من که مثل تو دوست ندارم که بغیرو اذیت کنم مین سو دخترم تو چرا ساکتی باز چیزی بهت گفته
مین سو:چی نه نه رییس چان هیچی نگفتند
رییس پارک:خوب چان فک کنم یه چیزیو فراموش کردی
چانیول:چ...چی پدر😦
رییس پارک:فک کنم یادت رفته تو خونت هم دوربین گزاشتم
مین سو و چانیول:چییییییییی یاااا.....
ادامه دارد
وای چانی و مین سو گیر افتادن حالا به نظرتون رییس پارک باهاشون چکار میکنه😂
ببخشید دیگه من درس دارم و زیاد وقت ندارم هر وقت بتونم ادامشو میزارم امیدوارم دوست داشته باشید نظر دادن یادتون نره اگه غلط املایی یا اشتباه تایپی وجود داشت ببخشید آخه من وقتی با گوشی تایپ میکنم زیاد دقت نمیکنم چجوری مینویسم 😄🙈
ممنونم کیوتیام😊
مین سو:رییس چان پرونده هارو براتون آوردم میشه امضاشون کنید ببرم برا پدرتون
چانیول:بزار رو میز بعدا امضاشون میکنم
وای خدا باز شروع کرد مین سو فکر کن باید یه کاری کنی که راضی بشه 💡فهمیدم چکار کنم
مین سو:چانیییم میشه امضاشون کنی
از زبون چانیول:لعنتی این دختر خیلی باهوشه میدونه این کلمش رو من تاثیر میزاره
از زبون مین سو:
منتظر شدم جواب بده
چانیول:لعنتی
مین سو:چیشد
چانیول:تو چجوری میتونی از این کلمه استفاده کنی اونم به راحتی من بهت گفتم تو مهمونی منو چانی صدا بزن لکونت گرفتی حالا چجوری میتونی اتقدر راحت منو چانیم صدا بزنی حالا موفق شدی منو راضی کردی الان امضاشون میکنم اما هواست باشه کسی اللخصوخ چیا این کلمه رو ازت نشنوه وگرنه خودت بهتر میدونی چرا
مین سو:😂😂
چانیول:😦الان به چی میخندی
مین سو:یه لحضه سکته کردم گفتم الان میزنی تو گوشم تو دلم به خودم لعنت میگفتم چرا اینو گفتم باشه هواسم هست کسی نشنوه واییی😵
چانیول:چیشد
مین سو:اییی..ای..این جا دو..دوربین مخفی..داره
چانیول:وای بیچاره شدیم هردوتامونو دو دستی بیچاره کردی
مین سو:پدرتون تماشاشون میکنه
چانیول:آره پدرم منو لحظه به لحظه چک میکنه
مین سو:وای حالا چکار کنیم😭😭😭من نمیخوام اخراج بشم😭😭
چانیول:اه دیدی چکار کردی😫
داشتیم حرب میزدیم کت صدای گوشی داخل اتاق چانیول به صدا در اومد
مین سو:وای 😱حتما ...حتما پدرتونه
چانیول:نمیدونم بزار جواب بدم
چانیول:بله پدر
مین سو:😱😱😭😭
چاتیول:چشم.... چشم پدر
مین سو:چیشد
چانیول:نگفتم بیچاره شدیم میگه همین الان هردوتاتون بیاین بالا
مین سو:یا خدا😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
چانیول:گریه نکن دیگه بیا بریم بالا
اشکامو پاک کردم از اتاقش بیرون اومدیم رفتیم سمت اتاق رییس پارک چانیول در زد
رییس پارک:بیا تو
رفتیم داخل
رییس پارک :اها شما هستید بیاید بشینید
مین سو و چانیول هردو :چشم
چانیول:خوب پدر چکار داشتید
رییس پارک:خوب اقا چانیول جدیدا یه کارایی دور از چشم مادرو پدرت میکنی
چانیول:پدر میخواید درمورد من حرف بزنید چه ربطی داره به مین سو
رییس پارک:حتما یه دلیلی داشته من که مثل تو دوست ندارم که بغیرو اذیت کنم مین سو دخترم تو چرا ساکتی باز چیزی بهت گفته
مین سو:چی نه نه رییس چان هیچی نگفتند
رییس پارک:خوب چان فک کنم یه چیزیو فراموش کردی
چانیول:چ...چی پدر😦
رییس پارک:فک کنم یادت رفته تو خونت هم دوربین گزاشتم
مین سو و چانیول:چییییییییی یاااا.....
ادامه دارد
وای چانی و مین سو گیر افتادن حالا به نظرتون رییس پارک باهاشون چکار میکنه😂
ببخشید دیگه من درس دارم و زیاد وقت ندارم هر وقت بتونم ادامشو میزارم امیدوارم دوست داشته باشید نظر دادن یادتون نره اگه غلط املایی یا اشتباه تایپی وجود داشت ببخشید آخه من وقتی با گوشی تایپ میکنم زیاد دقت نمیکنم چجوری مینویسم 😄🙈
ممنونم کیوتیام😊
۱۳.۱k
۰۸ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.