true love part27
ی دستشو روی شونم گذاشت که مثل فنر پریدم بالا.این پسره لوییس بود
+ مشکلی پیش اومده آقای واتسون؟
₩ نه خانم مشکلی نیست میخواستم شمارتون رو بگیرم تا یکم بیشتر آشنا شیم.
+ ببخشید؟!
₩ منظورم اینه من فکر کنم یه مدت باید کره بمونم پس خوشحال میشم باهم دوست باشیم
مشکلی که نداشت بنظر پسر بدی نمیومد( در اشتباهی یونا جان😔🤝)
+ آم بله بزنین....
₩ ممنون
+ خواهش میکنم.خدانگهدار
"لوییس "
از وقتی وارد اینجا شدم جذب این دختره شدم . بنظر جوون میاد فکر کنم یه ۲ ،۳ سال ازم کوچیک تر بود.خوب میشد اگه بهش نزدیک شمو با خودم ببرمش آمریکا به عنوان دوست دخترم . بعدشم یجوری باهم ادامه میدادیم . شروع خوبب بود خانم کوچولو.
یونا
داشتم سوار ماشین میشدم که تلفنم زنگ خورد. دونگی بود.
+ سلام دونگی
& سلام . یونا زود باش بیا کلوب نزدیک شرکتتون
+ چرا چخبره؟!
& تهیونگ مبخواد از لیسو خواستگاری کنه...
.
.
& الو الو یونا؟! یونا؟!
+ ب..بله؟
& حالت خوبه ؟ زود باش بیاااا
+ من....شاید نخوان مزاحمشون شن
& مگه دنبال یه بهونه برای طلاق نبودی؟ بیا اینجا مدرککککک
+ اوو...مدم
قلبم شکسته بود.نمیدونستم چی بگم . عشقم یکطرفه بود . تصمیم گرفتم تموم کنم پس با بغضی که تبدیل به گریه شد سوار ماشین شدم و به سمت کلوب حرکت کردم.
چند مین بعد
وقتی رسیدم خیلی شلوغ نبود ولی خب بازم افراد دیگه بودند.وارد کلوب شدم.همه چی توهم تو هم بود داشتم چشم چشم میکردم که دیدم.....
خماری یوهاهاها😈
هعی ببخشید چنوقت نبودم :)
+ مشکلی پیش اومده آقای واتسون؟
₩ نه خانم مشکلی نیست میخواستم شمارتون رو بگیرم تا یکم بیشتر آشنا شیم.
+ ببخشید؟!
₩ منظورم اینه من فکر کنم یه مدت باید کره بمونم پس خوشحال میشم باهم دوست باشیم
مشکلی که نداشت بنظر پسر بدی نمیومد( در اشتباهی یونا جان😔🤝)
+ آم بله بزنین....
₩ ممنون
+ خواهش میکنم.خدانگهدار
"لوییس "
از وقتی وارد اینجا شدم جذب این دختره شدم . بنظر جوون میاد فکر کنم یه ۲ ،۳ سال ازم کوچیک تر بود.خوب میشد اگه بهش نزدیک شمو با خودم ببرمش آمریکا به عنوان دوست دخترم . بعدشم یجوری باهم ادامه میدادیم . شروع خوبب بود خانم کوچولو.
یونا
داشتم سوار ماشین میشدم که تلفنم زنگ خورد. دونگی بود.
+ سلام دونگی
& سلام . یونا زود باش بیا کلوب نزدیک شرکتتون
+ چرا چخبره؟!
& تهیونگ مبخواد از لیسو خواستگاری کنه...
.
.
& الو الو یونا؟! یونا؟!
+ ب..بله؟
& حالت خوبه ؟ زود باش بیاااا
+ من....شاید نخوان مزاحمشون شن
& مگه دنبال یه بهونه برای طلاق نبودی؟ بیا اینجا مدرککککک
+ اوو...مدم
قلبم شکسته بود.نمیدونستم چی بگم . عشقم یکطرفه بود . تصمیم گرفتم تموم کنم پس با بغضی که تبدیل به گریه شد سوار ماشین شدم و به سمت کلوب حرکت کردم.
چند مین بعد
وقتی رسیدم خیلی شلوغ نبود ولی خب بازم افراد دیگه بودند.وارد کلوب شدم.همه چی توهم تو هم بود داشتم چشم چشم میکردم که دیدم.....
خماری یوهاهاها😈
هعی ببخشید چنوقت نبودم :)
۳۹.۵k
۰۸ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.