پارت سی و هفتم
پارت سی و هفتم
عشق یا مرگ
ا.ت ،همه چی خوب بود من خوب بودم و خب پیش شوگا بودم که یکی از خدمت کارا اومد تو اتاق
خدمتکار، خانوم بفرمایین
ا.ت ، من چیزی نخواستم که خدمت کاره یه نامه جلوش میزاره
خدمتکار ، مرخص میشم
ا.ت ،اما آخه این نامه چیـ...آه ولش کن برو
و خدمت کاره میره
نام و واز کرد و با چیزی که خوند جریان خون تو رگاش برای یه لحظه از کار افتاد
ا.ت ویو
وقتی خوندم دیگه هیچی نفهمیدم و بعدشم سیاهی
شوگا ویو
کارام تموم شد و رفتم پیش ا.ت در اتاق رو که وا کردم دیدیم رو زمین افتاده سریع گذاشتمش رو تخت و طبیب رو صدا کردم
طبیب ، حالش خوبه یکم بهش شک وارد شده
شوگا ،ممنون
طبیب ،من مرخص میشم
شوگا . غ.ت چت شد تو آخه
شوگا ویو
داشتم همین جور باهاش حرف میزدم که چشمم به نامه رو زمین خورد رفتم نگاش کردم و درسته بخاطر همین نامه بود
نامه 👇👇
بهت گفته بودم مال منی حالا هم اگه خیلی مایا جون و طبیب چوی عزیزت برات مهمن تا فردا میای اینجا
شوگا ، لعنت بهت احمق فک مرده من زنمو میفرستم اونجا
شوگا ،کای
کای ،بله سرورم
شوگا ، کل قصر رو نگهبان بزار دم در اتاق ماهم همین طور هیچ کس از اتاق خارج یا وارد نمیشه تا من بینم چیکار میکنم
کای ،چشم
شوگا ویو
باید برم پیش عالیجناب
ویو شوگا پیش عالیجناب
پ.ز. چی شده
شوگا ،درود بر سرورم قربان از طرف شاهزاده شیاطین نامه ای به دست همسرم رسیده که باعث شک و بیهوش شدنش شده
پ.ز. چی میگی الان حال ا.ت چطوره
شوگا ، حالش خوبه قربان نگران نباشین
پ.ز. نامه رو بده
شوگا به فرمایید
پ.ز. واقعا همچین کاری کرده این خوب نیست نباید بزاربم ا.ت بره به هیچ وجه اون حتمی میره تا مایا و طبیب چوی رو نجات بده
شوگا ،نگران نباشین من حواسم بهش هست
پ.ز. منم به جیمین خبر میدم که بریم و اون دو رو از این احمق بگیریم
شوگا ،بله سرورم
پ.ز. مرخصی
شوگا ،بله .....
عشق یا مرگ
ا.ت ،همه چی خوب بود من خوب بودم و خب پیش شوگا بودم که یکی از خدمت کارا اومد تو اتاق
خدمتکار، خانوم بفرمایین
ا.ت ، من چیزی نخواستم که خدمت کاره یه نامه جلوش میزاره
خدمتکار ، مرخص میشم
ا.ت ،اما آخه این نامه چیـ...آه ولش کن برو
و خدمت کاره میره
نام و واز کرد و با چیزی که خوند جریان خون تو رگاش برای یه لحظه از کار افتاد
ا.ت ویو
وقتی خوندم دیگه هیچی نفهمیدم و بعدشم سیاهی
شوگا ویو
کارام تموم شد و رفتم پیش ا.ت در اتاق رو که وا کردم دیدیم رو زمین افتاده سریع گذاشتمش رو تخت و طبیب رو صدا کردم
طبیب ، حالش خوبه یکم بهش شک وارد شده
شوگا ،ممنون
طبیب ،من مرخص میشم
شوگا . غ.ت چت شد تو آخه
شوگا ویو
داشتم همین جور باهاش حرف میزدم که چشمم به نامه رو زمین خورد رفتم نگاش کردم و درسته بخاطر همین نامه بود
نامه 👇👇
بهت گفته بودم مال منی حالا هم اگه خیلی مایا جون و طبیب چوی عزیزت برات مهمن تا فردا میای اینجا
شوگا ، لعنت بهت احمق فک مرده من زنمو میفرستم اونجا
شوگا ،کای
کای ،بله سرورم
شوگا ، کل قصر رو نگهبان بزار دم در اتاق ماهم همین طور هیچ کس از اتاق خارج یا وارد نمیشه تا من بینم چیکار میکنم
کای ،چشم
شوگا ویو
باید برم پیش عالیجناب
ویو شوگا پیش عالیجناب
پ.ز. چی شده
شوگا ،درود بر سرورم قربان از طرف شاهزاده شیاطین نامه ای به دست همسرم رسیده که باعث شک و بیهوش شدنش شده
پ.ز. چی میگی الان حال ا.ت چطوره
شوگا ، حالش خوبه قربان نگران نباشین
پ.ز. نامه رو بده
شوگا به فرمایید
پ.ز. واقعا همچین کاری کرده این خوب نیست نباید بزاربم ا.ت بره به هیچ وجه اون حتمی میره تا مایا و طبیب چوی رو نجات بده
شوگا ،نگران نباشین من حواسم بهش هست
پ.ز. منم به جیمین خبر میدم که بریم و اون دو رو از این احمق بگیریم
شوگا ،بله سرورم
پ.ز. مرخصی
شوگا ،بله .....
۸.۷k
۲۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.