bta
#معشوقه_لرد
پارت۲۳
پایان فلش بک"تهیونگ ویو'
شریک جرم... کوچولو...
این القاب برای پسری بود با چشم هایی همچو اهو
پسر ریز نقشی که من رو از زندگی یکنواخت و حوصله سربره شاهانه ام بیرون اورد و با دنیای رنگی و جالب افراد معمولی و دنیای کثیف و مظلومانه فقرا اشنا کرد
" فلش بک"هفت سال قبل"
چند شب قبل از کریسمس 'حومه فقیرنشین کلیشی سو بوا'
_باورم نمیشه مارو مجبور کردی بیایم همچین جایی واسه تفریح
+اینقدر قر نزن دیگه، انقدر با سوکجین گشتی مثل اون شدی
یونگی: خدایشش اینجا چی داره پسر؟ واسه چی مارو کشوندی اینجا
+خب ته کم بود ، توهم اضافه شدی🥴🥴
جیمین: راست میگه دیگه چقدر قر میزنید، یه دیقه صبر کنید
هوسوک: برنامتون چیه خب؟
+ببین من و جیمین هرسال شب های قبل از کریسمس میاییم اینجا ، اینم به رسم هرسالمونه
جیمین:اره رسم ما دوتاست، میاییم اینجا و یه جای مناسب پیدا میکنیم و جونگکوک اهنگ میخونه و من میرقصم.
_خب به سلامتی، مارو چرا اوردی
+نکته همین جاست، قراره من و تو و یونگی ساز بزنیم
_من و هوسوکم برقصیم
یونگی: اونوقت چرا یه نوازنده ی معروف و یه لرد باید بیان توی همچین منطقه ای اجراکنن بجای سالن های بزرگ که پر از مردم اراسته است، نه مثل اینجا که حتی لباس درست درمون هم ندارن
جیمین: هی مین، از تهیونگ توقع داشتم ولی از تو نه، اون یه لرده طبیعیه همچین طرز فکری داشته باشه ولی تو که اولش از همین جا شروع کردی 😡
+حالا تو حرص نخور موچی کوچولو
+ببین یونگی اینجا پر از کودکان و زوج های پیر و جوونه که دل شادی دارن ولی هیچ بهونه ای برای شادی کردن ندارن ، ما وقتی میاییم اینجا و برای اونها یه بهونه برای رقصیدن و شادی کردن جور میکنیم بعدش خودمون بیشتر خوشحال میشیم، روحیه خیلی خوبی میگیریم
جیهوپ: من که پایه ام
_ترجیح میدم این کار رو توی شانزلیزه انجام بدم، حداقل احتمال اینکه وسط ساز زدن یه موش فاظلابی کثیف بره توی شلوارم یا از مردم شپش بگیرم کمتره
+زد حال نزن دیگه بد اخلاقققققق
جیمین: هرساله اولش فقط کوکی میخونه و من میرقصم تا توجه مردم بهمون جلب شه ولی بعدش رو باید ببینید رقصیدن مردم توی این خیابونای خراب اینجا خیلی بهتر از رقصیدن های زوج ها توی شانزلیزه است
پارت۲۳
پایان فلش بک"تهیونگ ویو'
شریک جرم... کوچولو...
این القاب برای پسری بود با چشم هایی همچو اهو
پسر ریز نقشی که من رو از زندگی یکنواخت و حوصله سربره شاهانه ام بیرون اورد و با دنیای رنگی و جالب افراد معمولی و دنیای کثیف و مظلومانه فقرا اشنا کرد
" فلش بک"هفت سال قبل"
چند شب قبل از کریسمس 'حومه فقیرنشین کلیشی سو بوا'
_باورم نمیشه مارو مجبور کردی بیایم همچین جایی واسه تفریح
+اینقدر قر نزن دیگه، انقدر با سوکجین گشتی مثل اون شدی
یونگی: خدایشش اینجا چی داره پسر؟ واسه چی مارو کشوندی اینجا
+خب ته کم بود ، توهم اضافه شدی🥴🥴
جیمین: راست میگه دیگه چقدر قر میزنید، یه دیقه صبر کنید
هوسوک: برنامتون چیه خب؟
+ببین من و جیمین هرسال شب های قبل از کریسمس میاییم اینجا ، اینم به رسم هرسالمونه
جیمین:اره رسم ما دوتاست، میاییم اینجا و یه جای مناسب پیدا میکنیم و جونگکوک اهنگ میخونه و من میرقصم.
_خب به سلامتی، مارو چرا اوردی
+نکته همین جاست، قراره من و تو و یونگی ساز بزنیم
_من و هوسوکم برقصیم
یونگی: اونوقت چرا یه نوازنده ی معروف و یه لرد باید بیان توی همچین منطقه ای اجراکنن بجای سالن های بزرگ که پر از مردم اراسته است، نه مثل اینجا که حتی لباس درست درمون هم ندارن
جیمین: هی مین، از تهیونگ توقع داشتم ولی از تو نه، اون یه لرده طبیعیه همچین طرز فکری داشته باشه ولی تو که اولش از همین جا شروع کردی 😡
+حالا تو حرص نخور موچی کوچولو
+ببین یونگی اینجا پر از کودکان و زوج های پیر و جوونه که دل شادی دارن ولی هیچ بهونه ای برای شادی کردن ندارن ، ما وقتی میاییم اینجا و برای اونها یه بهونه برای رقصیدن و شادی کردن جور میکنیم بعدش خودمون بیشتر خوشحال میشیم، روحیه خیلی خوبی میگیریم
جیهوپ: من که پایه ام
_ترجیح میدم این کار رو توی شانزلیزه انجام بدم، حداقل احتمال اینکه وسط ساز زدن یه موش فاظلابی کثیف بره توی شلوارم یا از مردم شپش بگیرم کمتره
+زد حال نزن دیگه بد اخلاقققققق
جیمین: هرساله اولش فقط کوکی میخونه و من میرقصم تا توجه مردم بهمون جلب شه ولی بعدش رو باید ببینید رقصیدن مردم توی این خیابونای خراب اینجا خیلی بهتر از رقصیدن های زوج ها توی شانزلیزه است
۱۴.۸k
۲۱ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.