پارت ۶ : پرستار بچه ...
( پایان فلش بگ )
ا.ت : قبوله ولی من شرط دارم
تهیونگ: من شرط دارم
ا.ت : اول شما بگید
تهیونگ: اوکی
دوست پسر ممنوع
مشروب ممنوع
داد کشیدن سر دخترم ممنوع
اذیت کردن افراد عمارت ممنوع
بدون اجازه ی من کاری کردن ممنوع
داخل عمارت من زندگی میکنی
تا ۲۴ ساعته حواست به دخترم باسه
ا.ت : با هیچ کدوم مشکلی ندارم
خب من میگم
کلاس های میا تعطیل
و فقط و فقط باید بازی و شادی کنه
تهیونگ : امکان نداره
ا.ت : پس در غیر این صورت متاسفم دنبال ف ردی بهتر بگردید
تهیونگ: خدا بگم چیکارت نکنه خیله خب سریع وسایلت جمع کن من همینجا منتظرم
۲ ساعت بعد
ا.ت : آقای کیم نمیخواید یه دستی به کمک برسونید
تهیونگ: شما دخترا همینید دیگه آخه چیکاره چهار تا چمدون داری هان بده من دوتا شو اون دوتا رم بده بادیگاردم تو برو توی ماشین من ماشین وسطی
ا.ت : اوکی
ا.ت : قبوله ولی من شرط دارم
تهیونگ: من شرط دارم
ا.ت : اول شما بگید
تهیونگ: اوکی
دوست پسر ممنوع
مشروب ممنوع
داد کشیدن سر دخترم ممنوع
اذیت کردن افراد عمارت ممنوع
بدون اجازه ی من کاری کردن ممنوع
داخل عمارت من زندگی میکنی
تا ۲۴ ساعته حواست به دخترم باسه
ا.ت : با هیچ کدوم مشکلی ندارم
خب من میگم
کلاس های میا تعطیل
و فقط و فقط باید بازی و شادی کنه
تهیونگ : امکان نداره
ا.ت : پس در غیر این صورت متاسفم دنبال ف ردی بهتر بگردید
تهیونگ: خدا بگم چیکارت نکنه خیله خب سریع وسایلت جمع کن من همینجا منتظرم
۲ ساعت بعد
ا.ت : آقای کیم نمیخواید یه دستی به کمک برسونید
تهیونگ: شما دخترا همینید دیگه آخه چیکاره چهار تا چمدون داری هان بده من دوتا شو اون دوتا رم بده بادیگاردم تو برو توی ماشین من ماشین وسطی
ا.ت : اوکی
۸.۴k
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.