تقاص عشق فصل part

تقاص عشق/ فصل ۲ / part ۱۶۱
ات درحالی که دوقلو ها تو بغلش بود از پله آمد پایین سمته آنها آمد و یانسو رو داد به جیمین کناره جیمین نشست دینا با بدو از حیاط آمد رویه مبل کناره ات نشست
دینا : مامانی داداش کوچولو رو بده به من
ات : باشه فرشتم
چانسو رو تویه بغل دینا نشوند
بیتگرام: ببین زن داش چی میگه
ات : جیمین
جیمین : مگه چی گفتم که باز من مقصر شدم فقط گفتم با دختر محترم آشنا میشی
بیتگرام : با یه گدا آشنا بشم بهتره
ات با خنده های که میکرد گفت
اسلاید ۲ ات
ات : برادر شوهر عزیزم تو میخوای با چه جور دختری آشنا بشی
بیتگرام: من می‌خوام
تا میخواست حرف بزنه جیمین سریع وسط حرف اش پرید
جیمین : میخواد با یه گدا آشنا بشه
بیتگرام : نه میخوام با مادر گدا آشنا بشم
جیمین : نه با مادر بزرگش آشنا شو
بیتگرام روبه ات کرد و گفت
بیتگرام: زن داش به این شوهرت بگو خفشو
ات : جیمین اذیتس نکن دیگه
جیمین : هرچی عشقم بگه
ات از رویه مبل بلند شد و به آشپزخانه رفت بعد از درست کردن سه تا قهوه گذاشت تو سینی اومد سالن قهوه های جیمین و بیتگرام رو جلوش گذاشت خودش هم قهوه اش را برداشت
بیتگرام: پست طلا زن داش
ات : کاری نکردم..
دیدگاه ها (۷۳)

تقاص عشق/ فصل ۲ / part ۱۶۲جیمین و بیتگرام وارده اتاق جلسه شد...

تقاص عشق/ فصل ۲ / part ۱۶۳ماشین رو نگهداشت و آهنگ رو هم قطع ...

تقاص عشق/ فصل ۲ / part۱۶۰با دادی که بیتگرام زد ات چشم هایش ر...

تقاص عشق/ فصل ۲ / part ۱۵۹ات با لباس خواب اش که پوشیده بود ج...

گناهکار ) ۵۸ part گوشه لبش رو گزید و یه لباس خواب های ساده م...

### فصل دوم | پارت ششم نویسنده: Ghazal ات هنوز تو بغل جونگ...

( گناهکار ) ۱۳۳ part جیمین نگران زد به درب و با صدای خشن مرد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط