نودل من
#نودل_من
#پارت۴
معلم آروم اومد سمتم دستش رو گذاشت رو میز و خم شد سمت صورتم.
معلم:ببین کین یه چی بگم بدت نمیاد؟
من:نمیدونم شاید بدم بیاد.
معلم:حالا بگم یا نه؟
من:شوخی کردم بابا من بی جنبه نیسم بگید.
معلم:خیلی خب باید بگم که من ازت خوشم اومده.
من:خیلی خوبه که معلم ازت خوشش بیاد ولی میشه بدونم از چی من خوشت میاد؟من که عم تغلب کردم هم درس نخوندم آقای...
معلم:کاوانات، و لازمه بگم که منظور من به عنوان یه دانش آموز نبود.
من:پس به عنوان چی بود؟
معلم:بزار به یه صورت دیگه بگم که بفهمی منظرم چیه.
یهو بدون اینکه بفهمم چی شد لباش رو چسبوند به لبام خیلی شک شدم که بعدش سعی کرد زبونش رو کنه تو دهنم که به خودم اومدم و سریع هولش دادم.
معلم:فکر کنم الان فهمیدی منظورم چیه.
صورتم سرخ شده بود سریع کیفم رو بر داشتم و از کلاس رفتم بیرون تند تند راه میرفتم که دستی رو روی شونم حس کردم،اون جان بود.
ادامه دارد••••
#پارت۴
معلم آروم اومد سمتم دستش رو گذاشت رو میز و خم شد سمت صورتم.
معلم:ببین کین یه چی بگم بدت نمیاد؟
من:نمیدونم شاید بدم بیاد.
معلم:حالا بگم یا نه؟
من:شوخی کردم بابا من بی جنبه نیسم بگید.
معلم:خیلی خب باید بگم که من ازت خوشم اومده.
من:خیلی خوبه که معلم ازت خوشش بیاد ولی میشه بدونم از چی من خوشت میاد؟من که عم تغلب کردم هم درس نخوندم آقای...
معلم:کاوانات، و لازمه بگم که منظور من به عنوان یه دانش آموز نبود.
من:پس به عنوان چی بود؟
معلم:بزار به یه صورت دیگه بگم که بفهمی منظرم چیه.
یهو بدون اینکه بفهمم چی شد لباش رو چسبوند به لبام خیلی شک شدم که بعدش سعی کرد زبونش رو کنه تو دهنم که به خودم اومدم و سریع هولش دادم.
معلم:فکر کنم الان فهمیدی منظورم چیه.
صورتم سرخ شده بود سریع کیفم رو بر داشتم و از کلاس رفتم بیرون تند تند راه میرفتم که دستی رو روی شونم حس کردم،اون جان بود.
ادامه دارد••••
۲.۸k
۰۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.