اربابکیم
#ارباب_کیم ♣️
#پارت_19
ــ خوبه میشه بیای کراواتمو برم ببندی.
+باشه
رفتم جلوش که کراواتشو ببندم دیدم که در برابرش اندازه یه مورچم.
+تهیونگ
ــ هوم
+میشه خم شی؟
ــ نه
+آخه قدم نمیرسه
چیزی نگفت و همینطوری زل زد بهم.
هر کاری میکردم بهش نمیرسیدم که آخرش خودش سرشو خم کرد.
کراواتشو بستم.
+تموم شد
بوسه ای رو پیشونیم زد و کتشو پوشید.
ــ بریم؟
+اهوم
دستمو گرفت و از اتاق خارج شدیم.
+چرا کسی تو عمارت نیست؟
ــ امروز بهشون مرخصی دادم
+اها
سوار ماشین شدیم.
زل زده بودم به بیرون خیلی وقت بود که نیومده بودم بیرون.
ــ چرا اینجوری زل زدی به بیرون؟
+آخه خیلی وقت بود نیومده بودم بیرون
ــ آها
+الان داریم کجا میریم؟
ــ الان میریم شرکت بعدش هرجا تو گفتی
+واقعاً
ــ آره
ادامه دارد................♣️
#پارت_19
ــ خوبه میشه بیای کراواتمو برم ببندی.
+باشه
رفتم جلوش که کراواتشو ببندم دیدم که در برابرش اندازه یه مورچم.
+تهیونگ
ــ هوم
+میشه خم شی؟
ــ نه
+آخه قدم نمیرسه
چیزی نگفت و همینطوری زل زد بهم.
هر کاری میکردم بهش نمیرسیدم که آخرش خودش سرشو خم کرد.
کراواتشو بستم.
+تموم شد
بوسه ای رو پیشونیم زد و کتشو پوشید.
ــ بریم؟
+اهوم
دستمو گرفت و از اتاق خارج شدیم.
+چرا کسی تو عمارت نیست؟
ــ امروز بهشون مرخصی دادم
+اها
سوار ماشین شدیم.
زل زده بودم به بیرون خیلی وقت بود که نیومده بودم بیرون.
ــ چرا اینجوری زل زدی به بیرون؟
+آخه خیلی وقت بود نیومده بودم بیرون
ــ آها
+الان داریم کجا میریم؟
ــ الان میریم شرکت بعدش هرجا تو گفتی
+واقعاً
ــ آره
ادامه دارد................♣️
- ۴.۳k
- ۱۵ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط