منو بغل کرد برد توی اتاق
منو بغل کرد برد توی اتاق
یونا : من بار اولمه من نمئخوام دخترونگیمو از دست بدم
یونگی : خوشحالم که اولین رابطه تو بامنه
یونا : نه من نمیخوام
یونگی : اما من میخوام
حمله کرد سمت لبام و وحشیانه مک میزد که میتوانستم مزه خون رو حس کنم همکاری نمی کردم که لب پاینم رو گاز گرفت مجبور شدم همکاری کنم
منو روی تخت انداخت و خودشم کامل لخت شد«همه ی لباساش رو در اورد»
لباشو روی لبام چسبوند و حشیانه بوسید
لبمو رو گاز میگرفت و لیس میزد از لبم جدا شد و سرشو کرد تو گردنم و شروع کرد به کیسمارک کردن گردنم ک ناله ای کردم
گردنمرو گاز میگرفتو روی گازاش رو میبوسید و لیس میزد
دستشو زیر لباسم بردو شکمو پهلو هام رو لمس کرد
لباسمو از تنم بیرون اورد لباش روی روی ترقوه ات گذاشت و گازی ازش گرفت ک ناله ای کردم کل شکممو لیس میزند و میبوسید گاهی هم ازش گازی میگرفت
دستشو پشت کمرم بردو قفل سوتینم رو باز کرد و پرتش کرد پایین تخت یکی از سینه هام رو توی دستش گرفت و دیگری رو وارد دهنش کرد و خوردش لیسش میزد گازش میگرفت و بوسه روش میکاشت ناله هام هر لحظه بیشتر میشد در همین هین دی*کش رو روی عضوم میکشید بلاخره از سینت هام دست کشید و شلوارمو لباس زیرم رو هم زمان از پام خارج کرد شروع کرد به مک زدن پاهام اتاق پر شده بود از ناله های من
پاهام رو لیس میزد و مک میزند سرش رو بالا اورد و گفت
یونگی: بیب پاهات برام باز کن
با ترس پاهات و بازکردی دی*کش رو روی عضوت تنظیم کرد
دی*کش رو کامل واردم کردامدم ک جیغ بزنم ولی با کوبیده لباش رو لبام جیغم تو دهنم ماسید اشکی از گوشه چشم سمت چپت چکید چند دقیقه اروم بود تا تو به سایزش عادت کنی بعد شروع کرد توت تکون خوردن و عقب جلو کردن ناله هام بلند شد درد داشت و تنها با نالع کردن میتونستم خودتو خالی کنی اتاق پر شده بود از ناله های ما دوتا ضربه هاش هرلحظه محکم ترو عمیق تر میشه بعد ۱۵ راند ارضا
شدیم و از توم بیرون کشیدو کنارم روی تخت افتاد و منورو
توی بغلش کشید
(صبح)
ویو یونگی امروز کار نداشتم پس می توانم پیش یونا بمونم اتفاقات دیشب رو یادم آمد لبخندی زدم
به یونا زل زدم خیلی قشنگ خوابیده بود مثل فرشته ها بود
لایک یادت نره
یونا : من بار اولمه من نمئخوام دخترونگیمو از دست بدم
یونگی : خوشحالم که اولین رابطه تو بامنه
یونا : نه من نمیخوام
یونگی : اما من میخوام
حمله کرد سمت لبام و وحشیانه مک میزد که میتوانستم مزه خون رو حس کنم همکاری نمی کردم که لب پاینم رو گاز گرفت مجبور شدم همکاری کنم
منو روی تخت انداخت و خودشم کامل لخت شد«همه ی لباساش رو در اورد»
لباشو روی لبام چسبوند و حشیانه بوسید
لبمو رو گاز میگرفت و لیس میزد از لبم جدا شد و سرشو کرد تو گردنم و شروع کرد به کیسمارک کردن گردنم ک ناله ای کردم
گردنمرو گاز میگرفتو روی گازاش رو میبوسید و لیس میزد
دستشو زیر لباسم بردو شکمو پهلو هام رو لمس کرد
لباسمو از تنم بیرون اورد لباش روی روی ترقوه ات گذاشت و گازی ازش گرفت ک ناله ای کردم کل شکممو لیس میزند و میبوسید گاهی هم ازش گازی میگرفت
دستشو پشت کمرم بردو قفل سوتینم رو باز کرد و پرتش کرد پایین تخت یکی از سینه هام رو توی دستش گرفت و دیگری رو وارد دهنش کرد و خوردش لیسش میزد گازش میگرفت و بوسه روش میکاشت ناله هام هر لحظه بیشتر میشد در همین هین دی*کش رو روی عضوم میکشید بلاخره از سینت هام دست کشید و شلوارمو لباس زیرم رو هم زمان از پام خارج کرد شروع کرد به مک زدن پاهام اتاق پر شده بود از ناله های من
پاهام رو لیس میزد و مک میزند سرش رو بالا اورد و گفت
یونگی: بیب پاهات برام باز کن
با ترس پاهات و بازکردی دی*کش رو روی عضوت تنظیم کرد
دی*کش رو کامل واردم کردامدم ک جیغ بزنم ولی با کوبیده لباش رو لبام جیغم تو دهنم ماسید اشکی از گوشه چشم سمت چپت چکید چند دقیقه اروم بود تا تو به سایزش عادت کنی بعد شروع کرد توت تکون خوردن و عقب جلو کردن ناله هام بلند شد درد داشت و تنها با نالع کردن میتونستم خودتو خالی کنی اتاق پر شده بود از ناله های ما دوتا ضربه هاش هرلحظه محکم ترو عمیق تر میشه بعد ۱۵ راند ارضا
شدیم و از توم بیرون کشیدو کنارم روی تخت افتاد و منورو
توی بغلش کشید
(صبح)
ویو یونگی امروز کار نداشتم پس می توانم پیش یونا بمونم اتفاقات دیشب رو یادم آمد لبخندی زدم
به یونا زل زدم خیلی قشنگ خوابیده بود مثل فرشته ها بود
لایک یادت نره
- ۵.۶k
- ۱۶ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط