♡ تو پارتی لینو و ا.ت♡
♡ تو پارتی لینو و ا.ت♡
لینو: از شرکت برگشتم خونه خیلی خسته بودم و ا.ت رو صدا زدم ا.ت ا.تتتتتتتتتتت کجاییییی نکنه خونه نیست؟ یعنی کجاست؟!!
ا.ت: لینو همیشه ساعت ۱۱ شب از سرکار برمیگشت پس تصمیم گرفتم با دوستام برم بار رفتم یه آرایش لایت کردم و باز ترین لباسم رو پوشیدم و رفتم سمت بار خیلی مست کرده بودم و نمیدونستم ساعت چنده گوشیم رو برداشتم و ساعت رو نگاه کردم ساعت ۱۲ بود باورم نمیشد لینو اگه بفهمه منو میکشه
لینو: من ساعت ۱۱ اومدم خونه و فهمیدم ا.ت خونه نیست هرچی به گوشیش زنگ زدم جواب نداد فهمیدم باز رفته بار ولی اون بهم قول داده بود دیگه نمیره منم بهش گفتم اگه بخواد بره تنبیه میشه
ا.ت: پالتوگ رو پوشیدم و گوشیم رو برداشتم و به سمت خونه حرکت کردم
لینو: همینجوری منتظر ا.ت بودم تا بیاد خیلی عصبی بودم دلم میخواست بکشمش که صدایه در اومد فهمیدم خودشه
ا.ت: در رو باز کردم و رفتم داخل خیلی مست کرده بودم هیچی نمیفهمیدم نمیدونستم دارم چیکار میکنم دیدم لینو به مبل تکیه داده و به من خیره شده خیلی ترسناک بود واقعا داشت عصبی نگاهم میکرد
لینو: ببین تا سرت داد نزدم و بلایی سرت نیاوردم بگو چرا رفتی بار و چرا انقدر مست کردی
ا.ت: من حوصلم سر رفته بود برای همین رفتم ببخشید لینوشییی
لینو: هه ببخشم اصلا قیافت رو هم مظلوم نکن ما شرط گذاشتم تو گفتی دیگه بار نمیری منم گفتم اگه بری تنبیهت میکنم درسته
ا.ت: درسته
لینو: ولی تو رفتی بار پس منم باید تنبیهت کنم درسته یا نه
ا.ت: درسته
لینو: آفرین بیبی حالا هم من باید تنبیهت کنم پس برو تویه اتاق
ا.ت: نمیشه همین یه بار منو ببخشی دیگه نمیرم
لینو: نه
ا.ت: لطفا
لینو: شنیدیکه گفتم نه میدونستم خودش نمیره تویه اتاق پس خودم رفتم براید استایل بغلشکردم و رفتم انداختمش رویه تخت در رو قفل کردم
ا.ت: میدونستم اگه همکاری نکنم بدتر میشه پس خودم لباس هام رو در آوردم
لینو: آفرین بیبی همکاری کن منم لباس هام رو در آوردم و رفتم روش خیمه زدم
ا.ت: میشه آروم انجامش بدی
لینو: نه
ا.ت: پس خیلی تند هم انجامش نده
لینو: بستگی به خودت داره اگه همکاری کنی آروم انجام میدم ولی اگه همکاری نکنی یجوری انجام میدم که نتونی از جات بلند بشی فهمیدی؟؟
ا.ت: فهمیدم
لینو: بدنش خیلی تحریکم کردم بود پس دیکم رو رویه ورودیش تنظیم کردم و یهو واردش کردم که یه جیغی زد بیشتر تحریک شدم بدون اینکه به سایزش عادت کنه شروع کردم به ضربه زدن
ا.ت: اههههه ددی آروم تر اهههه خیلی درد دارم اههههه لطفا آروم تر اههههههه
لینو: اهههههه بیبی فقط همکاری کن اههههههه
ا.ت: اولش درد داشتم اما الان دردم تبدیل شد به لذت
لینو: از شرکت برگشتم خونه خیلی خسته بودم و ا.ت رو صدا زدم ا.ت ا.تتتتتتتتتتت کجاییییی نکنه خونه نیست؟ یعنی کجاست؟!!
ا.ت: لینو همیشه ساعت ۱۱ شب از سرکار برمیگشت پس تصمیم گرفتم با دوستام برم بار رفتم یه آرایش لایت کردم و باز ترین لباسم رو پوشیدم و رفتم سمت بار خیلی مست کرده بودم و نمیدونستم ساعت چنده گوشیم رو برداشتم و ساعت رو نگاه کردم ساعت ۱۲ بود باورم نمیشد لینو اگه بفهمه منو میکشه
لینو: من ساعت ۱۱ اومدم خونه و فهمیدم ا.ت خونه نیست هرچی به گوشیش زنگ زدم جواب نداد فهمیدم باز رفته بار ولی اون بهم قول داده بود دیگه نمیره منم بهش گفتم اگه بخواد بره تنبیه میشه
ا.ت: پالتوگ رو پوشیدم و گوشیم رو برداشتم و به سمت خونه حرکت کردم
لینو: همینجوری منتظر ا.ت بودم تا بیاد خیلی عصبی بودم دلم میخواست بکشمش که صدایه در اومد فهمیدم خودشه
ا.ت: در رو باز کردم و رفتم داخل خیلی مست کرده بودم هیچی نمیفهمیدم نمیدونستم دارم چیکار میکنم دیدم لینو به مبل تکیه داده و به من خیره شده خیلی ترسناک بود واقعا داشت عصبی نگاهم میکرد
لینو: ببین تا سرت داد نزدم و بلایی سرت نیاوردم بگو چرا رفتی بار و چرا انقدر مست کردی
ا.ت: من حوصلم سر رفته بود برای همین رفتم ببخشید لینوشییی
لینو: هه ببخشم اصلا قیافت رو هم مظلوم نکن ما شرط گذاشتم تو گفتی دیگه بار نمیری منم گفتم اگه بری تنبیهت میکنم درسته
ا.ت: درسته
لینو: ولی تو رفتی بار پس منم باید تنبیهت کنم درسته یا نه
ا.ت: درسته
لینو: آفرین بیبی حالا هم من باید تنبیهت کنم پس برو تویه اتاق
ا.ت: نمیشه همین یه بار منو ببخشی دیگه نمیرم
لینو: نه
ا.ت: لطفا
لینو: شنیدیکه گفتم نه میدونستم خودش نمیره تویه اتاق پس خودم رفتم براید استایل بغلشکردم و رفتم انداختمش رویه تخت در رو قفل کردم
ا.ت: میدونستم اگه همکاری نکنم بدتر میشه پس خودم لباس هام رو در آوردم
لینو: آفرین بیبی همکاری کن منم لباس هام رو در آوردم و رفتم روش خیمه زدم
ا.ت: میشه آروم انجامش بدی
لینو: نه
ا.ت: پس خیلی تند هم انجامش نده
لینو: بستگی به خودت داره اگه همکاری کنی آروم انجام میدم ولی اگه همکاری نکنی یجوری انجام میدم که نتونی از جات بلند بشی فهمیدی؟؟
ا.ت: فهمیدم
لینو: بدنش خیلی تحریکم کردم بود پس دیکم رو رویه ورودیش تنظیم کردم و یهو واردش کردم که یه جیغی زد بیشتر تحریک شدم بدون اینکه به سایزش عادت کنه شروع کردم به ضربه زدن
ا.ت: اههههه ددی آروم تر اهههه خیلی درد دارم اههههه لطفا آروم تر اههههههه
لینو: اهههههه بیبی فقط همکاری کن اههههههه
ا.ت: اولش درد داشتم اما الان دردم تبدیل شد به لذت
۹.۱k
۰۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.