پارت۴
پارت۴
یون: نترس ساعت دوازده bts قراره برای مساحبه برن و باید میکاپشون کنیم
کنیا: میدونم ولی تا اون موقع حوصلم میپوکه
یون:اهوم دقیقا
پی دی نیم: از این دختره کنیا خوشم میومد دختر خیلی خوبی بود دوست داشتم به مقامای بالاتری برسه ولی نمیدونم چرا
دستیاپی دی نیم: پی دی نیم ببخشید با من کار داشتید؟
پی دی نیم: اها اره به موقع اومدی برو پسرارو صدا کن بیاین اتاقم کارشون دارم
دستیار: چشم الان صداشون میکنم ....با اجازه
کنیا: خب همجا تکیز شد برم یه قهوه بگیرم ....یون تو میخوری؟؟.....یون؟؟؟؟
این کجاس باز .........اییی افتادم این چی بود پام بهش گیر کرد
.........😶😶دیدم یون یه پتو گذاشته و رو زمین خوابیده...................دختر بلندشو پی دی نیم ببینه بیچارت میکنه
یونننننن.....(چیکار کنم بیدار نمیشه اها فهمیدم)
امم ببخشید تهیونگ یون خیلی خسته بود
تا اینو گفتم یون مثل جت از جاش پرید و گفت تهیونگ!!!!
😂😂نه با دیوار بودم
یون: خیلی بیشوری داشتم خوبای خوب خوب میدیدم
کنیا: موقع کار نمیخوابن بلندشو برو تو اتاق تمرین لباسای اعضارو بده ببرن خشکشویی البته اگه باز نگیری بخوابی
یون: فرمایش دیگه
کنیا: و اینکه انقدر با من کل کل نکن خوب نیس .......برو دیگه منم برم قهوهامونو بگیرم
جونگ کوک: کل ساعت تمرین داشتم به کنیا فکر میکردم و نمیدونم چرا انقدر بهش فکمیکردم نکنه.....نهه امکان نداره.
جین: این بچه یچیش شده از وقتی کنیا رفته همش تو فکره
جیمین: فکر کنم عاشقش شده
نامجون: باز حرف زدید برید سر کاراتون
تهیونگ: به به این میگن لیدر تا یچی میگه همه سریع گوش میدن
نامجون: با توام هستم بلندشو برو رو صدات تمرین کن باید زود کامبک بدیم
شوگا کجاس؟
جین: طبق معمول خوابه
جیهوپ: اوففف خیلی حرف میزنید ......جونگ کوک....کوک..........جونگ کوکککککک
جونگ کوک: هاااا؟؟بله چیشده
جیهیوپ: یه ساعت داری فک میکنی چیزی شده؟
جونگ کوک: نه هیچی نشده
#لایک_فالو_کامنت یادتون نره کیوتا😉😉
یون: نترس ساعت دوازده bts قراره برای مساحبه برن و باید میکاپشون کنیم
کنیا: میدونم ولی تا اون موقع حوصلم میپوکه
یون:اهوم دقیقا
پی دی نیم: از این دختره کنیا خوشم میومد دختر خیلی خوبی بود دوست داشتم به مقامای بالاتری برسه ولی نمیدونم چرا
دستیاپی دی نیم: پی دی نیم ببخشید با من کار داشتید؟
پی دی نیم: اها اره به موقع اومدی برو پسرارو صدا کن بیاین اتاقم کارشون دارم
دستیار: چشم الان صداشون میکنم ....با اجازه
کنیا: خب همجا تکیز شد برم یه قهوه بگیرم ....یون تو میخوری؟؟.....یون؟؟؟؟
این کجاس باز .........اییی افتادم این چی بود پام بهش گیر کرد
.........😶😶دیدم یون یه پتو گذاشته و رو زمین خوابیده...................دختر بلندشو پی دی نیم ببینه بیچارت میکنه
یونننننن.....(چیکار کنم بیدار نمیشه اها فهمیدم)
امم ببخشید تهیونگ یون خیلی خسته بود
تا اینو گفتم یون مثل جت از جاش پرید و گفت تهیونگ!!!!
😂😂نه با دیوار بودم
یون: خیلی بیشوری داشتم خوبای خوب خوب میدیدم
کنیا: موقع کار نمیخوابن بلندشو برو تو اتاق تمرین لباسای اعضارو بده ببرن خشکشویی البته اگه باز نگیری بخوابی
یون: فرمایش دیگه
کنیا: و اینکه انقدر با من کل کل نکن خوب نیس .......برو دیگه منم برم قهوهامونو بگیرم
جونگ کوک: کل ساعت تمرین داشتم به کنیا فکر میکردم و نمیدونم چرا انقدر بهش فکمیکردم نکنه.....نهه امکان نداره.
جین: این بچه یچیش شده از وقتی کنیا رفته همش تو فکره
جیمین: فکر کنم عاشقش شده
نامجون: باز حرف زدید برید سر کاراتون
تهیونگ: به به این میگن لیدر تا یچی میگه همه سریع گوش میدن
نامجون: با توام هستم بلندشو برو رو صدات تمرین کن باید زود کامبک بدیم
شوگا کجاس؟
جین: طبق معمول خوابه
جیهوپ: اوففف خیلی حرف میزنید ......جونگ کوک....کوک..........جونگ کوکککککک
جونگ کوک: هاااا؟؟بله چیشده
جیهیوپ: یه ساعت داری فک میکنی چیزی شده؟
جونگ کوک: نه هیچی نشده
#لایک_فالو_کامنت یادتون نره کیوتا😉😉
۴۲.۰k
۰۵ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.